رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

آیا فرشتگان محافظ هستند؟

يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ب.ظ

بسم الله

منبع : پادزندیق

این مطلب، یکی از شصت شبهه مطرح شده در مقاله ی  "شصت تنافض در قرآن" است .(برای دیدن لیست جواب ها اینجا کلیک کنید)

شبهه: هیچ حافظی بجز الله وجود ندارد (سوره 2 آیه107، سوره 29 آیه 22)، اما (سوره 41 آیه 31) فرشتگان خود میگویند "ما محافظان شما در اینجا و در آن دنیا هستیم." همچنین در سوره های دیگر نقش آنها بعنوان نگاهبان (سوره 13 آیه 11 و سوره 50 آیه 17-18) و محافظان (سوره 82 آیه 10) اعلام میشود.

 

پاسخ:

 

پاسخ خلاصه:

 

  حفاظت فرشتگان، در طول حفاظت خداست، و باید توجه داشت که خدا با اسباب و وسیال اوامرش را، در جهان اعمال می کند. به طور مشابه، تنها خالق ما خداست ولی می توانیم بگوییم که پدر و مادر ما، در به وجود آمدن یا خلق شدن ما نقش مستیقم داشته اند، و این با «تنها خالق بودن خدا» هیچ منافاتی ندارد، زیرا عمل پدر و مادر در طول اراده و خلقت خداست. نصرت و یارى خداوند اقسامى دارد و گوناگون مى باشد که از جمله می تواند به وسیله فرشتگانش باشد زیرا فرشتگان از جنود و لشگریان خدا مى باشند و لذا نصرت و یارى به وسیله فرشتگان همان نصرت خداست و در انحصار و فرمان دستورات خدا مى باشد و به همین دلیل تناقض بین آیات نیست و همه نصرت ها در دست حق تعالى و با اذن و اجازه او مى باشد.

 

  در مورد مفهوم در طول خدا بودن، شاید یک یادآوری مفید باشد: هرگاه دو یا چند شیء در وقوع مؤثر باشند، نسبت بین فاعلیت آنها از دو حال خارج نیست:

 

1. فاعلیت عَرَضی: گاه چند فاعل در انجام کاری مشارکت می کنند، به گونه ای که رابطۀ آنها با فعل و نیز رابطه آنها با یکدیگر همسان و مشابه است. برای مثال، گاهی چند نفر با کمک همدیگر بار سنگینی را از مکانی به مکان دیگر منتقل می سازند، در این صورت فاعلیت فاعل های متعدد، فاعلیتی عرضی است.

 

2. فاعلیت طولی: این فاعلیت در جائی است که چند شیء در انجام فعلی تأثیر دارند، اما تأثیر برخی از آنها وابسته به برخی دیگر است. در این موارد، می توان فاعل مباشر را از فاعل بالتسبیب بازشناخت؛ فاعل مباشر، مستقیماً در انجام فعل مؤثر است ولی فاعلیت آن می تواند معلول و مسبّب فاعل دیگری باشد که آن را فاعل بالتسبیب می گویند. برای مثال اگر فعل «نوشتن» را در نظر آوریم، فاعل مباشر آن «دست» ماست و به عبارتی «قلم» مباشر است. اما روشن است که دست ما فاعل مستقل نبوده بلکه فاعلیت آن وابسته به نفس ما و در طول فاعلیت آن است. به این ترتیب، از یک سو می توان فعل نوشتن را به «دست» به عنوان فاعل مباشر انتساب داد و از سوی دیگر، می توان آن را معلول نفس انسان، که از آن به «من» تعبیر می کنیم، دانست؛ زیرا این نفس ماست که با تصمیم و اراده خویش، دست را به حرکت درآورده و به واسطه آن قلم را بر صفحه کاغذ جاری ساخته است. فاعلیت خداوند و فاعلیت مخلوقات، رابطه ای مشابه با رابطه نفس با قوای نفسانی و اعضا و جوارح بدن انسان دارد. اثری از مخلوقی سر می زند و از این جهت، مستند به او است، ولی استناد مانع از آن نیست که در مرتبه ای بالاتر، اثر مزبور به خداوند مستند گردد.

 

 

 

پاسخ تفصیلى:

 

لطفاً به این مقدمات توجه فرمائید:

 

1. بدون تردید این حقیقت در مباحث عقاید و بحث خداشناسى روشن شده است که حق تعالى علاوه بر این که خود بر همه موجودات احاطه دارد ولى کارهایش را به وسیله اسباب و وسایل انجام مى دهد ولى مؤثر اصلى خود حق تعالى است (لا مؤثر فى الوجود الا الله) به همین دلیل مشاهده مى کنید در قرآن خیلى از کارها را به خودش نسبت مى دهد و در جاى دیگر همان فعل و کار را به بندگان خودش چون انبیاء، فرشتگان و... نسبت مى دهد چون مؤثر حقیقى در نظام توحیدى فقط و فقط خداست و بس. به همین جهت مشاهده مى کنیم در درجه نخست تمام اعمال به خدا نسبت داده مى شود، زیرا مؤثر اصلى اوست. او فاعل است ولى از آنجایى که خداوند کارهاى خود را به وسیله اسباب انجام مى دهد، آن وسیله و اسباب را هم مى توانیم فاعل و انجام دهنده کار بدانیم، ولى فاعلیت اسباب در طول فاعلیت خداست، نه در عرض آن؛ یعنى او باید نیرو و توان و گاهى اذن بدهد تا اسباب بتوانند فاعلیت را انجام دهند و البته در مورد انسان که فاعل با اختیارات است، باز نیرو و توان از آن خداست ولى انتخاب راه به وسیله انسان مى باشد، چون او مختار است. بلى برحسب توحید افعالى همه کارها را خدا انجام مى دهد، نیرو و قوه از اوست مثلاً در قرآن به این حقیقت تصریح دارد. آنجا به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) می فرماید: «وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللّهَ رَمى» یعنی: تو نینداختى هنگامى که انداختى بلکه خداوند انداخت(انفال:7) در حالى که به روایتی در جنگ بدر، پیامبر مشتی خاک به سوی مشرکین پاشید که به چشمشان رفت، این آیه می فرماید که خداوند خاک را به چشم دشمن پاشیده است.(البته برخی روایات نیز به حوادث دیگری اشاره می کنند، از جمله روایتی به ضربتی اشاره می کند در جنگ احد، پیامبر با سلاحش بر ترقوه ی ابی بن خلف که قصد کشتن پیامبر را داشت، زدند.) و یا زنده کردن مردگان و شفاء بیماران به وسیله ى حضرت عیسى(علیه السلام) بوده است ولى قرآن مى گوید: با اجازه و اذن خداست(باذن الله) و نیز مسأله قبض روح را گاهى خدا به خودش نسبت مى دهد و گاهى هم به فرشتگان. این به خاطر آن است که فاعل اصلى خدا است و فرشتگان وسیله هستند.

 

 

2. اسباب و یا جنود و لشگریان خدا:

 

  مى دانیم تمام موجودات آفرینش در عین حال که مخلوق خدا هستند ولى از یک نظر اسباب و وسیله و جنود پروردگار مى باشند که در هر کجا که بخواهد از آنها استفاده مى کند.

 

  بدون تردید شناسایى این اسباب و جنود و مراتب آن در احاطه و اندیشه بشرى نیست مگر آنچه را که خود حق تعالى به وسیله وحى در اختیار انسان قرار داده است.

 

الف. انبیاء عظام و اوصیاء گرامى

 

ب. فرشتگان با همه مراتب و تعدادشان

 

ج. مؤمنین و افراد با ایمان

 

د. و موجودات دیگر از جن و انس، حیوانات با همه اقسام شان، نباتات، جمادات و همه ذرات جهان چه آنچه را که مى شناسیم و یا هنوز در اندیشه بشر خطور نکرده است.

 

  همه آنها جنود حضرت حق تعالى و از لشکریان او در آسمان و زمین مى باشند، به خصوص فرشتگان و ملائکه که لازم است به عظمت آنها توجه نمائیم.

 

 

3. سازمان و تشکیلات شگفت فرشتگان

 

1. تدبیر امور جهان به وسیله فرشتگان.

 

  خداوند امور این جهان را به وسیله گروهى از فرشتگان تدبر مى کنند شاهد آن آیه 5 سوره ى نازعات که مى فرماید: «سوگند به فرشتگانى که به فرمان خدا تدبیر امور مى کنند».

 

  روایات زیادى کیفیت آن را بیان مى کند از فرشتگانى که مأمور کرات و منظومه هاى شمسى و خورشید و زمین و... مى باشند فرشته هاى که مأمور باران و رشد گیاهان و حیوانات و ارزاق و قواى طبیعى و حیات کره زمین در زاد و ولد و... مى باشند.

  و همین طور در آیه ى 4 سوره ى ذاریات مى خوانیم: «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» و سوگند به فرشتگانى که کارها را تقسیم مى کنند. تفسیر نمونه ذیل آیه در تفسیر این آیه مى نویسد: این تقسیم کار ممکن است مربوط به کل تدبیر این عالم باشد که گروههایى از فرشتگان الهى به فرمان او تدبیر امور آن را برعهده دارند که دانش روز با پیشرفتى که در موضوع زیست شناسى دارد آن را پیش بینى نموده است.

 

2. فرشتگان جنود و لشگریان خدا

 

  حضور خداوند در همه جا و گسترش قدرتش در تمام عالم هستى ذات پاک او را از هر گونه یار و یاور و لشکر بى نیاز مى کند ولى با این حال براى نشان دادن عظمتش به خلایق و براى تذکر و یادآورى آنها جنود و لشکر فراوانى براى خود برگزیده که مجرى فرمان او در سراسر عالمند.

 

  ما در سوره ى مدثر آیه ى 31 مى خوانیم: «وَ ما یعْلَمُ جُنُودَ رَبِّک إِلاّ هُوَ وَ ما هِی إِلاّ ذِکرى لِلْبَشَرِ» یعنی: تعداد لشکریان پروردگارت را جز او کس نمى داند و این جز هشدار و تذکرى براى انسانها نیست.

 

  در مورد کثرت و عظمت و قدرت جنود پروردگار تعبیرات عجیبى وارد شده است که چون با معنایى که ما با آن سر و کار داریم سازگار نیست شنیدن آن براى ما بسیار تعجب آور است.

 

  کلام پر عظمتى که از امام على(علیه السلام) در نهج البلاغه در این مورد دارد که ما فقط ترجمه آن را در اینجا مى آوریم:

 

 «آنگاه آسمانهاى بالا را از هم باز باز کرد و آنها را مملو از اصناف مختلف فرشتگان ساخت (و سپس شرح کارهاى آنها را بیان مى کند) که گروهى پیوسته در سجده و یا رکوع و یا قیامند و یا دائماً در حال تسبیح اند که به کار دیگر نمى پردازند. و گروهى دیگر امناء وحى اویند و زبان او به سوى پیامبران که پیوسته براى ابلاغ فرمان و امر او در رفت و آمدند. و جمعى دیگر حافظان بندگان او هستند و در پایان بهشت برین. بعضى از آنها پاهایشان در طبقات پایین زمین ثابت و گردنهایشان از آسمان برین گذشته و ارکان وجودشان از ابعاد جهان بیرون رفته و شانه هایشان براى حفظ پایه عرش خدا آماده است»

 

 و البته با توجه به این که همگى چنین از نیروها و قواى عالم هستى داراى شعور و عقل باشند که بر جهان حکومت مى کنند. و به همین دلیل روایاتى داریم که بیان مى کند که لشکریان پروردگار آنقدر زیادند که به تعبیر بعضى از روایات تمام زمین و آسمان را پر کرده اند، حتى جاى پایى در تمام عالم هستى نیست مگر این که در آنجا فرشته اى به تسبیح خدا مشغول است. و البته گروه هاى زیادى از فرشته هاى عالم وجود مأموریتهاى مختلفى دارند که اگر بخواهیم تمام آیات و روایات این موضوع جمع آورى شود خود و چندین جلد کتاب خواهد شد.

 

3. فرشته هاى حافظ و نگهبان

 

  زبانى در قرآن از وجود فرشتگان حافظ و نگهبان بر بندگان سخن مى گوید. در آنجایى که مى فرماید: «لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللّهِ» یعنی: براى انسان مأمورانی است که پى در پى از پیش رو و پشت سر او قرار مى گیرند و او را از حوادث حفظ مى کنند.(رعد:11) بدون شک انسان در زندگى خود در معرض آفات و بلاها زیادى است حوادثى از درون و برون انواع بیمارى ها و میکروب ها انواع حوادث و خطرات که از زمین و آسمان مى جوشد، انسان را احاطه کرده اند؛ مخصوصاً به هنگام کودکى که آگاهى انسان از اوضاع اطراف خود بسیار ناچیز است و هیچ گونه تجربه اى ندارد، در هر گامى خطرى در کمین او نشسته است و گاه انسان تعجب مى کند که کودک چگونه از لابه لاى این همه حوادث جان به سلامت مى برد و بزرگ مى شود، مخصوصاً در میان افراد بى اطلاع در بسیارى از مواقع حوادث خطرناک براى انسان پیش مى آید و او به شکلی معجزه آسا از آن رها مى یابد، بطورى که احساس مى کند همه ى اینها تصادف هست بلکه نیروى محافظى از او نگهبانى مى کند و روایات زیادى در این مورد داریم. رجوع شود به تفسیر نمونه، جلد 10، صفحه 143.

 

4. تسلیم و فرمان بردارى فرشتگان

 

  از جمله ویژگى فرشتگان آن است که آنها در مقابل دستور خدا تسلیم فرمان بردارند و در سوره ى انبیاء آیه 28 تا 26 شش صفت براى فرشتگان نقل مى کند: 1.بنده هستند 2. بنده شایسته خدا هستند 3. هرگز در سخن در او پیشی نمى گیرند 4. و به فرمان او عمل مى کنند 5. چون خدا از او خشنود است (و اجازه شفاعتش را داده) شفاعت نمى کنند 6. و از ترس او بیمناکند. «بَلْ عِبادٌ مُکرَمُونَ لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ... مُشْفِقُونَ»

 

5. فرشتگان یار و مددکاران مؤمنین با استقامت مى باشند

 

  در آیات 31 و 30 سوره فصلت درباره کسانى از مؤمنین که در ایمان شان با استقامت و راسخ و پا بر جا هستند خدا هفت موهبت به آنها عنایت فرمود که از جمله فرشتگان الهى بر آنها نازل مى شوند و بشارتهایى به مؤمنین مى دهند که در چهارمین بشارت به آنها مى گویند ما یار و مددکاران شما در زندگى دنیا و آخرت هستیم هرگز شما را تنها نمى گذاریم در نیکى ها به شما کمک مى کنیم و از لغزشها شما را حفظ نمائیم تا وارد بهشت شوید.

 

***

 

  نتیجه بحث با توجه به این مقدماتى که بیان شده است افعال و کارهاى فرشتگان همان افعال و کارهاى خداوند متعال مى باشد. همه اسباب و وسیله در دست خدا است و فرشتگان جنود لشکر خدا و مجرى فرمان او و اسباب و وسائل حضرت حق براى اداره و تدبیر جهان مى باشد و آنها هیچ گونه تخلصى از فرمان خدا ندارند و از جمله کارهاى آنها حفظ و نگهبانى از بندگان و یار و مددکار آنها مى باشند. بنابراین یارى کردن و حفظ کردن آنها همان یارى کردن و حفظ کردن خداست و لذا اهداف و آیات مى باشد و هیچ گونه اختلافى ندارند.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۴
Seyed Mohammad Alavian

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی