رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

بسم الله

منبع : پادزندیق

این مطلب، یکی از شصت شبهه مطرح شده در مقاله ی  "شصت تنافض در قرآن" است .(برای دیدن لیست جواب ها اینجا کلیک کنید)

 

 شبهه: اجنه و انسانها برای پرستش بوجود آمدند یا برای دوزخ؟ فقط برای خدمت و پرسیتش خدا بوجود آمده اند (سوره 51، آیه56)  اما بسیاری از آنها برای جهنم ساخته شده اند (سوره 7 آیه 179).

 

پاسخ:

 

مقدّمه

 

  قرآن در آیات متعدّدی در مورد فلسفه خلقت انسان سخن می گوید، که در هیچیک تنافضی نیست، ولی به طور خاص، فلسفه خلقت انسان (و در کنارشان جنّیان)، در دو آیه که با هم سازگاری کامل دارند مطرح شده است:

 

 

1.رحمت: در برخى از آیات، هدف از آفرینش انسان رسیدن به رحمت الهى بیان شده است:

 

وَ لَوْ شاءَ رَبُّک لَجَعَلَ النّاسَ أُمَّةً واحِدَةً وَ لا یزالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلاّ مَنْ رَحِمَ رَبُّک وَ لِذلِک خَلَقَهُمْ

 

اگر پروردگارت مى خواست همه ى مردم را یک امت قرار مى داد، ولى آنها همواره مختلفند مگر کسى را که پروردگار رحم کند و براى همین (پذیرش رحمت) آنها را آفرید

 

سوره هود(11)، آیه 119-118

 

 

2.عبادت: در جاى دیگر، از «عبادت» به عنوان هدف آفرینش انسان و جنیان نام برده، مى فرماید:

 

وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاّ لِیعْبُدُونِ

 

من جن و انس را نیافریدیم جز براى این که عبادتم نمایند.

 

سوره ذاریات(51)، آیه 56

 

 

  شاید نیاز به توضیح نباشد که این دو آیه با هم سازگارند: انسانها(و مشابه آنها جنّیان) برای رحمت خدا خلق شدند، و با عبادت و پرستش خدا، به این رحمت نائل می آیند. پس تا اینجا روشن است که هدف از خلقت انسانها و اجنه، رحمتی است که از طریق عبادت و پرستش، به دست می آید.

 

 

بررسی شبهه

 

  امّا تناقضجو، معتقد است که آیه 179، از سوره اعراف(7)، با فلسفه خلقتی که در فوق بدان اشاره شد، ناسازگار است! او در واقع اینجا یک پیشفرض غلط را پذیرفته است و آن اینکه آیه 179 سوره اعراف(7)، نیز مانند دو آیه ای که در بالا آمد، دارد از فلسفه خلقت انسانها و اجنه سخن می گوید، (و البته نظر به اطلاعات قرآنی ناچیزی که دارد، به جای اینکه این آیه را با آیه 119 سوره 11 در تناقض ببیند، به آیه دیگر، یعنی آیه 56 سوره 51، ایراد گرفته است، و حال آنکه اگر فلسفه خلقت عبادت باشد، هیچ تعارضی با اینکه در نهایت، بسیاری از آنها را به جهنم بفرستد، ندارد؛ ولی اینکه انسانها و اجنه برای رحمت خدا خلق شده اند، می تواند جای شبهه ای باشد که در ادامه پاسخ خواهیم گفت)

 

   در اینجا باز هم باید از اشتباهی دیگر از جناب تناقضجو پرده برداریم و آن هم اینکه، ایشان آیه ای را تحت عنوان بیانگر هدف خلقت مطرح می فرمایند، که در مورد تمام انسانها و اجنه سخن نمی گوید، بلکه در مورد بسیاری از آنها سخن می گوید، لذا نمی تواند نمایانگر هدف از خلقت کلّ انسانها و اجنه باشد، در نتیجه قرآن در سوره 7 آیه 179، ابداً از فلسفه خلقت سخنی به میان نیاورده است.

 

 

  حال که توضیحات کافی داده شد، بد نیست توضیح بدهیم که چگونه سخن قرآن در سوره اعراف(7) آیه 179، با سخن قرآن در سوره هود(11)، آیه 119-118و سوره ذاریات(51)، آیه 56، در تعارض نیست.

 

 

 علّامه طباطبایی در این مورد می فرمایند:

 

 

  کلمه "ذرء" به معناى آفریدن است، و در این آیه خداى تعالى جهنم را نتیجه و غایت آفریدن بسیارى از جن و انس دانسته، و این با تعریفى که در جاى دیگر کرده و فرموده نتیجه آفریدن خلق، رحمت است که همان بهشت آخرت باشد، از قبیل آیه" إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّک وَ لِذلِک خَلَقَهُمْ"( سوره 11، آیه 119-118) منافات ندارد، زیرا معناى غرض به حسب کمال فعل و آن هدفى که فعل به آن منتهى مى‏شود، مختلف مى‏گردد.

 

  توضیح اینکه، نجار وقتى بخواهد درى بسازد، نخست به چوب‏هایى که براى این کار تهیه دیده مى‏پردازد، آن گاه آنها را برانداز نموده، سپس به ارّه کردن و تیشه زدن و رنده نمودن آن مى‏پردازد تا در آخر، درب مورد نظر خود را مى‏سازد. پس کمال غرض و هدف نجار از این کارها که روى چوب‏ها انجام مى‏دهد، تنها و تنها به عمل آوردن درب است، و این از یک جهت است، و ازجهت دیگر نجار از همان اوّل امر مى‏داند که تمامى این چوب‏ها (مثلا اگر بیست کیلو است همه این بیست کیلو) صالح براى درب شدن نیست، چون درب شکل مخصوصى دارد، غیر شکلى که این الوارها و چوب‏ها دارند، و برگرداندن هیات آنها به هیات یک جفت درب مستلزم این است که مقدارى از آن ضایع گشته و به صورت هیزم در آید، چون این مقدار، از هندسه و نقشه عمل بیرون است، و این هیزم شدن مقدارى از ابعاض چوب و دور ریختن آن در نقشه و قصد نجار داخل بوده، و نجار نسبت به آن اراده‏اى داشته که باید آن را اراده ضرورى نامید، پس این نجار نسبت به این الوار و تیرهایى که در جلو خود گذاشته دو نوع غایت در نظر دارد، یکى غایت کمالى است، و آن این است که این چوب‏ها را به صورت دربى در آورد، دوم غایتى است تبعى و آن این است که مقدارى از این چوب‏ها را درب بسازد و مقدارى را که استعداد درب شدن ندارد، ضایع کرده و دور بریزد.

 

  و همچنین کشاورز، نیز زمین را زراعت مى‏کند براى اینکه گندم درو کند، و لیکن در روز درو، تمامی کشت ‏هایش عایدش نمى‏شود، بلکه مقدارى از بذرش فاسد گشته در زمین مى‏پوسد، و یا کرم‏ها آن را مى‏خورند و یا بعد از سبز شدن، گوسفندان آن را مى‏چرند، و حال آنکه غرض زارع از افشاندن بذر این بوده که همه آنها عایدش شود، پس او نیز دو غرض دارد به دو وجه یکى همین که همه عایدش شود، دیگر اینکه مقدارى از آن عایدش گشته ما بقى ضایع شود.

 

 

  خداى تعالى نیز مشیتش به این تعلق گرفت که تمام عیار و کامل از هر جهت در زمین موجودى خلق کند، به نام انسان تا او را بندگى نموده و بدین وسیله مشمول رحمتش شود، ولی اختلاف استعدادهایى که در زندگى دنیوى کسب مى‏شود، و اختلافى که در تاثیرات هست نمى‏گذارد، تمامى انسانها در مسیر و مجراى حقیقى خود قرار گرفته و راه نجات را طى کنند، بلکه تنها افرادى در این راه قرار مى‏گیرند که اسباب و شرایطشان فراهم باشد، اینجاست که غرض خداى تعالى هم مانند آن نجار و کشاورز به دو اعتبار متعدد مى‏شود، و صحیح است که بگوییم: براى خداى تعالى غایتى است در خلقت انسان- مثلا- و آن این است که رحمتش شامل آنان گشته و همه را به بهشت ببرد، و غایت دیگرى است در خلقت اهل خسران و شقاوت، و آن این است که ایشان را با اینکه براى بهشت خلق کرده به دوزخ ببرد، ولى غایت اولى غایتى است اصلى، و غایت دوم غایتى است تبعى و ضرورى، و در هر جا که مى‏بینیم سعادت سعید و شقاوت شقى مستند به قضاى الهى شده باید بدانیم که آن دلیل ناظر به نوع دوم از غایت است، و معنایش این است که خداى تعالى از آنجایى که مال و حال بندگان خود را مى‏داند و از اینکه چه کسى سعید و چه کسى شقى است، همین سعادت و شقاوت مورد اراده او هست، ولی اراده تبعى نه اصلى.

 

  و از جمله ادله‏اى که باید حمل بر این نوع از غایت شود آیه "وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ" و آیات دیگرى است که داراى چنین سیاقى باشد، و آن بسیار است.

 

(ترجمه تفسیر المیزان، ج‏8، ص438-436؛ همراه با تغییراتی کوچک در ترجمه)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۸
Seyed Mohammad Alavian

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی