رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

بسم الله الرحمن الرحیم

و صل الله علی سیدنا و نبیّنا ، رحمة للعالمین و خاتم النبیین محمد و آله الطیبین

اعتقادات سازنده بخش مهمی از زندگی ما هستند و در نگرش ما به عالم و عملکردمان مستقیماً تاثیر گذارند پس دقت در آن ها و انتخاب درست ترین اندیشه ها و موضع گیری ها در زندگی جزو مهمترین مسائل هستند.

و تبعا نباید این موارد مهم با یک و دو کلام سست شکل بگیرند و برای نتیجه گیری متین و استوار نیازمند دقت و مطالعه در این گونه مباحث است.

در روند تحقیق دین قطعا به سوالات و اشکالاتی بر می خوریم که با طرح آن در محل مناسب می توانیم اشکالات علمی خود را رفع کنیم و این موضوع کاملا خالی از هر گونه اشکال ، و بسیار پسندیده است.

امّا گاهی راهزنان وادی اعتقادات با خیانت علمی و نقض منطق و مغالطات گوناگون سعی در طرح "شبهه" می کنند که در لحن و محتوی تفاوت فاحشی با پرسش و سوال حق گرایانه دارد.

با توجه به گستردگی فضای مجازی مدت هاست که  سوالات و شبهات در سایت ها و وبلاگ ها موج می زند و وظیفه ما ایجاب می کند که به اندازه وسع خود در راه یاری علمی به سوال کنندگان و دفع شر شبهه پراکنان کاری انجام دهیم.

در این وبلاگ به امید خداوند به پاسخگویی به یکی از این سایت ها می پردازیم و قضاوت را به خواننده منصف وا می گذاریم.

نام این سایت "زندیق" است و تا کنون که مصادف با عید فطر ، اول شوال سال 1436 هجری قمری ، مصادف با 27 تیر 1394 هجری شمسی و 18 ژانویه 2015 میلادی است 371 مطلب در قسمت نوشتار های آن ثبت شده است که به مرور جواب های آن در وبلاگ قرار خواهد گرفت.

- جواب های نقل شده از سایت های دیگر لزوماً مورد تایید ما نیستند و ما در مورد مطالب دیگر پایگاه ها صرفا در مقام گردآوری هستیم.

- لازم است نکاتی قبل از مشاهده جواب ها در نظر گرفته شوند که ان شا الله به زودی در همین جا قرار خواهند گرفت.

- در پایان خواهشمندیم در صورت یافتن نقصی در جواب ها در قسمت نظرات در ذیل آن عنوان کنید تا مورد بررسی قرار گیرد.

منتظر نظرات ، پیشنهادات و انتقادات سازنده شما عزیزان هستیم.

در پناه حق

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۲۱:۵۷
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله الرحمن الرحیم

مقالات نقد شده از سایت زندیق به شرح ذیل است :

برای استفاده بهتر از لیست زیر به راهنما مراجعه فرمایید.

23  مقایسه الله و خدا نقد
26 قلب جایگاه تفکّر نقد
27 آیا وجود یک دانای مطلق (علیم) ممکن است؟ نقد
28 محال بودن دانستن مجموعه تمام حقایق نقد
31 شصت مورد از دشواری ها و تناقضات قرآن نقد
37 آیا یک موجود قدیر میتواند وجود داشته باشد؟ نقد
38 دروغگوی الهی نقد
50 رد برهان علیت نقد
76 فرشتگان وزیران خدا نقد
77 شفا یافتگان نقد
82 آیا محمد پس از مرگش هم رسول الله است؟ نقد
83 الله وآفریدن آدم – دروغهای با بن مایه نقد
89 این مال اوون دوران بوده(ماسمالی سوتی های پیامبر توسط الله) نقد
94 امداد غیبی نقد
95 غزوه چگونه جنگی بود و به چه کسی شهید می گفتند؟ نقد
105 آیا اعتقاد به وحی تحقیر خدا نیست؟ نقد
109 چگونه الله با صفات خود نفی می شود نقد
111 تاثیر نصرانیان بر اسلام نقد
114 تصور ما از گناه چیست؟ نقد
145 نکاح اسلامی همان زنای قانونی نقد
149 مسجد الاقصی نقد
153 علیت و امکان ناپذیری منطقی یک علت الهی نقد
158 رد برهان فطرت نقد
170 آیات بی عدالتی و فساد الهی قرآن نقد
175 استدلال‌های ضعیف در قرآن نقد
194 حمله به بنی قینقاع نقد
195 حمله به بنی نضیر نقد
220 برهان شر به زبان ساده نقد
230 حقوق بشر چیست؟ نقد
244 بیگ بنگ در قرآن نقد
250 سوره ای مثل قرآن بیاورید! نقد
258 علی سینا و منتظری، قتل عام یهودیان نقد
259 علی سینا و منتظری،صفیه زن یهودی پیامبر. نقد
260 علی سینا و منتظری، سن پایین عایشه نقد
261 علی سینا و منتظری، جنگهای پیامبر نقد
262 مناظره دکتر علی سینا با آیت الله منتظری نقد
274 براهین اثبات عدم وجود خدا نقد
277 محمد و دشمنان شخصی اش نقد
316 امی بودن محمد نقد
317 پیش بینی سوره روم نقد
318 حمله به بنی قریظه نقد
325 محمد و زنان 1 نقد
332 ام قرفه ، پیرزنی که بدنش را دو شقه کردند نقد
334 تناقض چیست؟ نقد
341 قرآن و پیدایش جهان، قضیه پدید آمدن کائنات از دود نقد
352 آیا جهاد امری دفاعی است؟ نقد
357 عقبه بن ابی معیط نقد
360 قتل سلام بن ابی الحقیق الیهودی (ابو رافع) نقد
365 ترور عصماء بنت مروان نقد
367 ترور ابوعفک پیر مرد 120 ساله نقد
370 محمد دیوانه نیست؟ (نعوذ بالله) نقد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۱
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

این مقاله حاوی 60 شبهه در مورد قرآن کریم است به علت وسیع بودن مباحث هر کدام به صورت جداگانه بررسی شده اند برای دسترسی به پاسخ ها روی کلمه نقد در مقابل هر یک از موارد کلیک کنید.

حسابرسی عجیب الله نقد
چند فرشته بر مریم فرستاده شده بودند؟ نقد
اختلافات عددی بیشتر نقد
الله چند روز برای نابودی قوم عاد نیاز دارد؟ نقد
خلقت شش روز بود یا هشت روز؟ نقد
آفرینش سریع بود یا کند؟ نقد
اول زمین یا اول آسمان؟ کدام یک زود تر آفریده شد؟ نقد
به هم چسباندن یا از هم جدا کردن؟ نقد
انسان از چه ساخته شده بود؟ نقد
10  ناقص یا با جزئیات کامل؟ نقد
11 پرستش یک خدا یا یک خدای دیگر؟ نقد
12 شفاعت کردن یا شفاعت نکردن، مسئله این است! نقد
13 الله و تخت او کجاست؟ نقد
14 ریشه بیچارگی ما کجاست؟ نقد
15 رحمت الله چقدر است؟ نقد
16 آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه؟ نقد
17 آیا فرشتگان محافظ هستند؟ نقد
18 آیا همه چیز مطیع الله است؟ نقد
19 آیا الله شرک را می بخشد؟ نقد
20 ماجرای پرستش گوساله طلایی نقد
21 یونس به بیابان رسید یا نرسید؟ نقد
22 موسی و انجیل؟ نقد
23 آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی میزنند بخشیده میشوند؟ نقد
24 در روز آخرت کارنامه خود را چگونه دریافت میکنیم؟ نقد
25 آیا فرشته ها میتوانند نامطیع باشند؟ نقد
26 تناقضی در (سوره 2 آیه 97) و (سوره 16 آیات 103-101) نقد
27 حلقه بینهایت (تسلسل) نقد
28 آیا تورات مثل قرآن است یا نیست؟ نقد
29 پیر زن عجوزه" و شخصیت الله نقد
30 اشکالات بیشتر در داستان قوم لوط   نقد
31 لذت الله؟ نقد
32 آیا ابراهیم بت ها را نابود کرد؟ نقد
33 پسر نوح چه شد؟ نقد
34 آیا نوح تبعید شده بود؟ نقد
35 جادوگران فرعون مسلمان شدند یا کفر ورزیدند؟ نقد
36 آیا فرعون در لحظه مرگ توبه کرد؟ نقد
37 ابطال. نقد
38 راهنمای حقیقت؟ نقد
39 مجازات زناکار چیست؟ نقد
40 چه کسی زیان گناهان را خواهد دید؟ نقد
41 آیا مسیحیان به بهشت وارد خواهند شد؟ نقد
42 تنها خدا میداند یا بعضی از انسانها هم میدانند؟ نقد
43 آیا فرعون غرق شد یا توسط اسرائیلیان نجات یافت؟ نقد
44 فرعون کی فرمان قتل پسرهای خردسال را داد؟ نقد
45 کی و چگونه ایمانها مشخص میشود؟ نقد
46 شراب، خوب یا بد؟ نقد
47 اخبار خوب مجازات دردناک؟ نقد
48 آیا مسلمانان به دوزخ میروند؟ نقد
49 آیا مسیح در بهشت خواهد سوخت؟ نقد
50 اجنه و انسانها برای پرستش بوجود آمدند یا برای دوزخ؟ نقد
51 پدر مسیح کیست؟ نقد
52 بوجود آوردن و بی نیاز بودن؟ نقد
53  آیا الله میتوانست یک فرزند داشته باشد؟ نقد
54 آیا مسیح مرده بود؟ نقد
55 یک خالق یا چند خالق؟ نقد
56 از همه نژادها یا از نژاد ابراهیم؟ نقد
57 ازدواج با زنان فرزندخوانده؟ نقد
58 آیا پیامبری برانگیخته نشده اند مگر از نژاد هر قوم؟ نقد
59 پیامبران از میان اجنه و فرشتگان نقد
60 چند شرق و چند غرب؟ نقد
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۳
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ مستقیم این مقاله در منیع زیر موجود است :

1. پژوهشکده ی باقر العلوم (ع)

          (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۱:۱۶
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

نام مقاله : مسجدالاقصی (بیت المقدس)

منبع : پژوهشکده ی باقر العلوم (ع)

چکیده

تاریخ و گذاره های تاریخی در بسیاری از منازعات، خود به عنوان داوری منصف می­تواند عمل کند؛ اما اگر بدون مطالعه کافی و استناد به منابع و اسناد روشن  و یا بدون تخصص لازم و یا بدون توجه به مطالب محکم تاریخی – به دلیل عناد و یا ... – پای گذاره های تاریخی به وسط کشیده شود و ادعاهای گزافی بدون هیچ دلیل محکمی مطرح شود، آن گاه همین تاریخ رهزن خواهد بود.
این نوشتار نقد مقاله­ای است با عنوان «مسجد الاقصی» که پیشینه تاریخی این مکان مقدس را انکار کرده است.
ما در این نوشتار سعی کرده­ایم تا در محورهای ذیل به شبهات مقاله مذکور پاسخ دهیم: الف) معنی مسجد الاقصی (بیت المقدس)؛ ب) تاریخ ساخت بیت المقدس یا مسجد الاقصی در اورشلیم؛ ج) فتح بیت المقدس یا مسجد الاقصی؛ د) تخریب و بازسازی مسجد الاقصی یا بیت المقدس؛ هـ) نماز به دو قبله.
 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۱۱:۱۳
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

منبع : کلام وحی

این مطلب، یکی از شصت شبهه مطرح شده در مقاله ی  "شصت تنافض در قرآن" است .(برای دیدن لیست جواب ها اینجا کلیک کنید)

2)چند فرشته برای مریم فرستاده شده بودند؟

وقتی قرآن در مورد باردار شدن مریم و میلاد مسیح در (سوره 3 آیه 42 و 45) راجع به چندین فرشته صحبت میکند اما در (سوره 19 آیه 17-21) تنها از یک فرشته صحبت میکند.

در جواب به این تناقض ابتدا این آیات رو با معنیشون براتون می ذارم :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۰۱:۳۳
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ مستقیم این مقاله در منبع زیر موجود است:

1. پاد زندیق

          (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۹
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله 

نام مقاله : پیش بینی سوره روم

منبع : پادزندیق

نویسنده : محسن.م

  در این مقاله بر آن هستیم که به بررسی یکی از پیشگوییهای قرآن بپردازیم و به شبهات سایتهای الحادی در مورد این پیشگویی، پاسخ بدهیم.

  لازم به ذکر است که نویسنده در این متن نتوانسته است، جانب ادب را نگه دارد و به شدّت فحّاشی نموده است و از سوی دیگر فرافکنیهایی نیز در طول مقاله اش داشته است، لذا ما به جای نقل قول مستقیم از او، فقط شبهات مربوط به پیشگویی را با حذفِ توهینات نویسنده، مطرح می کنیم و پاسخ می دهیم.

بررسی و معرفی آیه

  کتاب ایران در زمان ساسانیان، تألیف آرتور کریستینسن، چاپ 1384 از انتشارات معاصر، در صفحات 319 و 320، می گوید که قتل موریکیوس امپراتور روم، به دست فوکاس، در سال 602 میلادی بهانه به دست خسرو پرویز داد تا جنگی را علیه روم شروع کند، این جنگ در سال 619 به شکست شدید روم منجر شد و روم بسیاری از شهرهای خود را از دست داد. پیشگویی قرآن در این سال صورت گرفته است. کریستینسن پس از شرح تصرفات ایران در این جنگ، در این مورد می گوید: «در این تاریخ، یعنی 619 میلادی، قدرت و شوکت خسرو به اوج تعالی رسید.»

  اینجاست که قرآن، در آیات 2 تا 4 از سورۀ روم، پیشگویی می کند که شکست روم، «در بضع سنین»، یعنی بین 3 تا 9 سال، به پیروزی بدل خواهد شد.

  در ادامۀ جنگ: «عاقبت هراکلیوس موفق شد که از پیشرفت سپاه فاتحان ایران جلوگیری کند. افواج شاهنشاه را بازپس راند. آسیای صغیر و ارمنستان را فتح کرد و به آذربایجان در آمد، و در 623 یا 624 شهر گنزک را تسخیر و آتشکدۀ آذرگشنسب را ویران کرد.» قیصر در ادامه در سال 628،  کاخ سلطنتی دستگرد را تصرف نموده و تیسفون را محاصره کرد و خسرو پرویز از پایتخت گریخت.

  پس زمان بین پیروزی و شکست کامل روم و پیروزی کامل روم، نه سال است و پیشگویی قرآن نیز درست از آب در آمده است. توجه کنید که پیشگویی قرآن بسیار دور از ذهن بود و کسی نمی توانست در آن شرایط که بیزانس(روم) بسیاری از سرزمینهایش را از دست داده بود و به قول کریستینسن «در این تاریخ، یعنی 619 میلادی، قدرت و شوکت خسرو به اوج تعالی رسید.»، حدس بزند و گمان کند که بیزانس(روم) به زودی سپاه ایران را از خاک خود خواهد راند و حتی، تسیفون، پایتخت ایران را نیز محاصره خواهد کرد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۰۱:۱۷
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله الرحمن الرحیم

پاسخ مستقیم این مقاله در منبع زیر موجود است:

1. پژوهشکده باقر العلوم (ع)

          (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۰۱:۰۹
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

نام مقاله : نقدی بر مقاله ‎ی «آیا اعتقاد به وحی تحقیر خدا نیست؟»

منبع : پژوهشکده ی باقر العلوم (ع)

نویسنده:کتایون کاظمی

 
چکیده
مقاله‎ «آیا اعتقاد به وحی تحقیر خدا نیست؟» با محور قرار دادن موضوع وحی بر آن است تا اعتقاد دین‎داران مبنی بر نیاز جامعه بشری به وحی و نبوت را به چالش کشد. در این بین با طرح مباحثی شبهه‎‎انگیز، خدای تعریف شده در اسلام و برخی از آموزه‎های قرآنی و اسلامی را به چالش می‎کشد. نوشتار حاضر تلاش می‎‎کند با ارائه مبنایی درست و واقع‎‎نما در شناخت خدا و صفات او و تبیین نقش انبیا در جهان بشری، تصویری درست از پدیده وحی را در برابر شبهه‎پراکنی مقاله مورد نظر ارائه نماید. 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۰۱:۰۴
Seyed Mohammad Alavian
بسم الله
نام مقاله : نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (3)
نویسنده : حسن مجتبی زاده
چکیده
در قسمت‌های اول و دوم تلاش نمودیم تا با محور قرار دادن شبهات نویسنده مقاله محمد(ص) و زنان، در حد توان به غبار ­زدایی از چهره مطهر و پاک پیامبر اسلام بپردازیم. اینک در قسمت پایانی به جمع‌بندی مباحث و بیان فلسفه تعدد زوجات پیامبر(ص) می‌پردازیم. در این بخش بیان خواهیم کرد که این ازدواج‌ها نمی‌تواند حاصل شهوت‎رانی بوده باشد و انگیزه‌های رسول اکرم(ص) از آنها، با اهداف بلند معنوی آن حضرت، ارتباط وثیقی دارد. کسب نیرو و کاستن از خصومت‌ها، تکریم زنان اسیر و به­ویژه بزرگ‎زادگان قوم، حمایت‎گری از همسران شهدا، مبارزه با سنت‌ها و رسوم جاهلی، فرهنگ‎سازی به­منظور حمایت از زنان فقیر و بیوگان و... از جمله اهداف این ازدواج‌ها بوده است.
 
مقدمه 
رفتار پیامبر(ص) با زنان و احیای حقوق از دست رفته آنان در جاهلیت و تجدید حرمت بر باد رفته‌شان و احیای شخصیت اجتماعی­شان، بهترین دلیل و گواه بر این است که ایشان، زن را ابزاری برای شهوت‌رانی مردان نمی‌دانسته و تمام سعی­شان بر این بوده که آنان را از ذلت و بردگی نجات دهد.[1] تاکنون به اجمال تلاش کردیم تا به تنقیح این مسئله بپردازیم. حال که در موضع جمع‎بندی مباحث پیش­گفته هستیم، تلاش خواهیم کرد تا به جمع­بندی فلسفه ازدواج‌های رسول اکرم(ص) بپردازیم. البته ذکر این نکته ضروری است که نمی‌توان علت یک ازدواج را صرفاً یک عامل مشخص دانست و به همین جهت دسته‎بندی فلسفه ازدواج‌ها صرفاً به منظور بررسی علل اصلی و غالبی در وقوع هر یک از آنهاست.
 
1- رویکرد اصلی نبی مکرم (ص) در ازدواج‌های خویش
"توماس کارلایل" نویسنده غربی در کتاب معروف خود «الابطال» به این حقیقت چنین اشاره می‌کند: «محمد هرگز شهوت‌پرست نبود. از روی عناد و ستم، دشمنان او را متهم به شهوت‌رانی نمودند و این تهمت‌، زهی بی‎انصافی است».[2]
    با آنکه تأمین نیازهای تبرّجی و تجملّی زنان و فراهم کردن امکانات رفاهی مجلّل، یکی از عوامل تحریک و تشویق زنان به قرار گرفتن تحت سلطه افراد شهوت‌ران است، رسول اکرم(ص) با آنکه امکان مهیاسازی یک زندگی تجملاتی و ایجاد رضایت­مندی از امکانات مادّی برای همراهانش را داشت، نه تنها این کار را نکرد؛ بلکه آنان را به زهد و ترک خودآرایی و تجمل واداشت. کدام انسان هوی‌پرستی است که با دست خود، شرایطی را رقم بزند که علاوه بر محدودیت از تمتّعات جنسی به­واسطه همراهی نکردن با مطلوبات زنان، رغبت سایر زنان برای قرار گرفتن تحت سلطه ‌خویش را کاهش دهد؟! اما پیامبر اکرم(ص)، همسران خویش را میان ادامه زندگی زاهدانه و در سطحی پائین‌تر از مردم عادی و یا آزاد بودن از این سختی و طلاق با خوشی و خرّمی مخیر ساخت و بنابر ادعای نویسنده و گفته خود زنان رسول خدا(ص)، این همسران نیز امکان فراهم آوردن زندگی مادی بهتری پس از وصلت با خویشان خود داشته‌اند.
«جان دیون پارت» نویسنده مسیحی انگلیسی­تبار، که به جهت اوج بروزات جنسی در غرب، از ابزارهای شهوت‌رانی به خوبی آگاه است، در این خصوص چنین می‌نویسد: «خداوند متعال در آیه تخییر،[3] زنان پیامبر را میان دو امر سلبی مختار نمود: یا طلاق گیرند یا ترک زینت نمایند. مبلغین نادان و عده‌ای از اهل عناد و الحاد و دسته‌ای از کوته‌نظران این زمان که در این بحث تحقیقی وارد می‌شوند، تصور می‌کنند که رسول اکرم(ص) از راه هوی و هوس، با زنان متعددی ازدواج کرده است. متأسفانه تصور این اشخاص به­صورت گمان و از گمان به­صورت شبهه و از شبهه به سوء­ظن و از سوءظن، به درجه سخافت رأی رسیده است. آنچه پیش من مسلم است این است که همه این افراد، مردمی کوته‌نظر و نادان هستند؛ زیرا این قسمت از آیات قرآنی حاکی از نفی زینت و جلوگیری همه زنان از به­کاربردن آن می‌باشد. این آیه با منطقی صحبت می‌کند که زنان از آن گریزانند و در عرف شهوت‌پرستی، هیچگاه این کلمات خشن را به­کار نمی‌برند».[4]
باید توجه داشت که رواج چند همسری بی‌حد و مرز در دوران جاهلیت[5]، آن را به یک رسم و ضابطه تبدیل کرده بود و مفهوم خاص خود را دارا بود و به عنوان یک ابزار مهم، کارایی‌های ویژه‌ای در مناسبات قبیله‌ای، سیاسی و نظامی داشت. به­طور مثال، تزویج، یکی از مهمترین ابزارهای نزدیکی قلوب، ایجاد دوستی‌های مستحکم و تأثیر بر رئیس قبیله و به­تبع آن، اعضای قبیله بود.[6] بنابراین در تحلیل تعدد همسران پیامبر(ص) نباید از این نکته غفلت کنیم که شرایط خاص آن دوران، ابزارها و روش‌های خاصی نیز طلب می‌کرد.
مثلاً توجه به این نکته که حتی دو تن از همسران پیامبر هم از یک قبیله نبودند، نشان می‌دهد که تحکیم پیوندها از طریق وصلت با قبایل، نقش و اثر غیر­قابل چشم‌پوشی در تعدد همسران نبی مکرم(ص) داشته است.[7]
جامعه صدر اسلام که می‌دانست به علت اهمیت و تعصب نسبت به پیوندهای قبیله‌ای، تنها پیوندهای نسبی و سببی در قبایل است که می‌تواند عامل حمایت قبایل از اشخاص باشد، جایگاه خاص و شرایط ویژه پیامبر را عامل مهم این پیوندها می‌دانست.[8]
 باید این نکته را در نظر داشت که اگر نقش زمان و مکان را لحاظ کنیم، محتمل است اگر پیامبر در عصر ما زندگی می‌کردند، در نحوه و چگونگی انتخاب ابزارها و روش‌ها، تفاوت‌هایی اعمال می‌نمودند. نویسنده، نکاتی که در نوشتارهای اسلامی معاصر در توجیه تعدد زوجات پیامبر(ص) بیان شده از جمله: «مطابقت با منافع اجتماعی، سیاسی و دیپلماتیک، برقرار نمودن نظم و قانون معین و نرم کردن دل‌های مشرکین» را بدون آوردن دلیل محکم، صرف توجیه و فاقد ارزش دانسته است. همچنین اشکال نموده است که چرا پیامبر از این روش در زمان خدیجه برای نرم‌ کردن دل‌های مشرکین استفاده نکرد؟ در پاسخ باید گفت که تاکنون، موجّه و مستند بودن نکات ذکر شده در تشریح علت تعدد همسران نبی اسلام(ص) روشن گردید و نمی‌توان بدون آوردن دلیل و به صرف ادعا، آنها را فاقد ارزش دانست. از سوی دیگر، بی‌توجهی به اوضاع، شرایط و جایگاه پیامبر در ابتدای بعثت با اواخر عمر رسول اسلام(ص)، بی‌انصافی است.
کجا می‌توان موقعیت پیامبر(ص) در اواخر عمر، به عنوان شخص اول جزیرة العرب و انتظاراتی که از او می‌رفته است و شرایطی که جامعه اسلامی داشته است را با دوران ابتدای بعثت مقایسه نمود؟! اگر سیاست تعدد زوجات عاملی برای گسترش اسلام و افزایش یاران گشت، به این خاطر بود که پیامبر به عنوان حاکم جامعه اسلامی، قدرت و منزلتی یافته بود که همگان از انتساب به آن حضرت احساس افتخار می‌کردند. حال آنکه در سال‌های آغازین فعالیت، نه پیامبر شناخته شده بود و نه وصلت با او، عاملی برای ترغیب اعضای قبیله به اسلام آوردن بود.
همچنین تعداد زنانی که خود را به حضرت می‌بخشیدند،‌ از ایشان تقاضای حمایت و کمک می‌کردند و نیز انتظاراتی که از ایشان به عنوان پناهگاه مسلمین و حامی ضعفا و اسوه رفتاری مسلمانان می‌رفت، به­واسطه شکل‌گیری حکومت و جامعه اسلامی، روز­به­روز افزایش می‌یافت و قابل مقایسه با صدر اسلام نبود. اصولاً آن معنا و نقشی که تعدد زوجات در تأمین منابع سیاسی، اجتماعی و نرم کردن دل­های کفار داشت، در ایام پس از بعثت، اصلاً متصوّر نبود.
 
2- بررسی علل اصلی هر یک از ازدواج‌ها
ازدواج پیامبر(ص) با "صفیه دختر حی بن اخطب" و "جویریه دختر حارث بن ابی ضرار"[9] را می‌توان در راستای کسب نیرو، کاستن از خصومت دشمنان به ­واسطه پیوند قبیله‌ای و به­دست آوردن اقوام بیشتر که بتوانند یاریگر اسلام نوپا باشند، توصیف کرد.[10] ضمن آنکه هر دو از بزرگان قوم خویش بودند[11] و آموزه‌های دینی، به کنیزی رفتن و به ذلت و خفت افتادن آنان را خوش نمی‌داشت.[12]
همچنین این ازدواج، یک حکمت دیگر هم داشت. در شرایطی که نگاه جامعه به زنان اسیر تحقیرآمیز بود و از آنان برای فساد و هوس­رانی استفاده می‌کردند و کمترین حقوقی برای آنان قائل نبودند، پیامبر اسلام(ص) به تکریم زنان اسیر به­ویژه‌ این دو همسر خود پرداخت و با فرهنگ‌سازی نسبت به آزادسازی زنان، خود به آزاد کردن آنان اقدام و حتی با آنها ازدواج نمود و به­جای کنیزی، آنان را به همسری گرفت. نکته مهم این است که پیامبر می‌توانست زنان اسیر را به عنوان کنیز نزد خود نگه دارد و هم از تمتعات جنسی بهره ببرد و هم دشواری‌های یک همسر را بر خود تحمیل نکند و لیکن این کار را نکرد و آنها را به عنوان همسر برگزید. نه تنها آنها را اکرام کرد؛ بلکه به تربیت آنان اهتمام ویژه نمود. "صفیه" تازه مسلمان، از رفتار پیامبر اکرم(ص) با خود چنین گزارش می‌دهد: «ما رأیت احداً قطّ احسن خلقاً من رسول الله: بطور قطع، شخصی را به حسن خلق رسول الله(ص) ندیدم».[13]
ثمربخشی این تربیت را می‌توان در این جمله «صفیه» یافت: وی در لحظات آخر عمر پیامبر(ص) قدردانی خویش و دلبستگی و فدایی بودنش نسبت به معلم بزرگ خویش را با جمله «به خدا سوگند دوست دارم بیماری شما بر جان من بود و شما سالم می‌بودید» بیان می‌دارد.[14]
 لذا هر دو با عباراتی که حاکی از شوق آنان به پیوند با رسول مکرم اسلام(ص) است، از این ازدواج، استقبال نمودند.[15]
ازدواج با میمونه دختر حارث هلالیه موجب شد قبیله بنی هلال که از شریف‌ترین و مهمترین قبایل بودند به پیامبر ایمان آورند.[16]
برخی دیگر از ازدواج‌های پیامبر(ص) را می‌توان برای دلجویی از اصحاب و تکریم و دل گرم کردن آنان که تازه به اسلام گرویده بودند، به این آئین دانست. پیوند با عایشه و حفصه، دختران ابوبکر و عمر که در هر دو ازدواج، درخواست این پیوند از سوی پدران که از اصحاب نبی اسلام(ص) بودند، مطرح گردید[17]، می‌تواند با این هدف صورت گرفته باشد.[18] البته جذب قبیله بنی‎تمیم به اسلام را می‌توان از جمله دلایل اصلی ازدواج با عایشه دانست.[19]
در آن دوران که تثبیت اسلام و در امان ماندن آن از دشمنی‌های فراوان، نیازمند مجاهدت و ایفای نقش مردان و زنان در امر جهاد و جنگ بود، می‌بایست خاطر مسلمانان از امنیت و آسایش همسران و فرزاندانشان آسوده می‌شد تا در صورت اسیر و یا شهید شدن در جبهه‌ها، حمایت و پشتیبانی از آنان به­طور جدّی صورت بگیرد. پیامبر اکرم(ص) به عنوان الگوی رفتاری مسلمانان، برای آموزش دادن به یاران خود درخصوص حمایتگری از همسران و فرزندان شهدا و اطمینان دادن به یاران که پس از شهادت،‌ خانواده آنان بی‌یاور و پشتیبان نخواهد ماند و نیز جلوگیری از بی‌رغبتی و رویگردانی زنان از اسلام به­خاطر مشکلات فرا روی آنان پس از شهادت همسر، با برخی از خانواده‌های شهدا وصلت نمودند. ازدواج با ام‌سلمه که همسر شهید، مسن، عیال‌وار و نیازمند کمک بود و در اداره فرزندان خود دچار مشکل گردیده بود در همین راستا می‌باشد[20]. ام‌حبیبه نیز که علی‌رغم نسبت فرزندی با سرکرده دشمنان پیامبر (ابوسفیان)، و دارا بودن همسری مشرک، در دیار غربت با تنها دخترش، اسلام خویش را حفظ کرده بود، مورد حمایت پیامبر قرار گرفت تا هم‌دل ابوسفیان نرم شود و از این ازدواج خشنود گردد و هم ام حبیبه که بیوه‌ گردیده بود و هیچ جایگاهی در خانواده پدر و شوهر نداشت و در دیار غربت (حبشه) دچار مشکل گردیده بود، به اسلام آوردن خویش افتخار کند و تا پایان عمر با عزت زندگی نماید.[21]
دسته‌ای دیگر از ازدواج‌ها، به منظور مبارزه با سنت‌ها و رسوم جاهلی صورت گرفت.[22] پیامبر(ص) با آنکه می‌دانست ازدواج با زینب بنت جحش، به­واسطه تلقی جامعه جاهلی در مخالفت شدید با ازدواج یک فرد با همسر مطلقه پسر خوانده خود، چه هزینه‌ سنگینی برای ایشان به همراه دارد،‌ در شرایط حساس جامعه صدر اسلام که نیازمند انسجام و اعتماد به پیامبر(ص) بود،‌ مبارزه با خرافات و اجرای دستورالعملی را به قیمت تهمت‌ها و افتراها، به جان خرید.[23]
"وات مونتگمری" در کتاب «محمد پیامبر و سیاستمدار» در مورد ازدواج پیامبر(ص) با زینب بنت جحش می‌نویسد: «آنچه می‌توان گفت فقط این است که در این مسأله، عامل اصلی، سیاست و اصلاح مسایل اجتماعی بوده است و عشق را چندان در آن، محلّی نیست.»[24]
سرزنش اعراب جاهلی نسبت به برگزیدن کنیزان به عنوان همسر، یکی دیگر از رسومات جاهلی بود که پیامبر اکرم (ص) به­وسیله ازدواج و فرزندآوری از «ماریه قبطیه» با آن مقابله نمود.[25]
طرد زنان بیوه و بی‌توجهی به آنان که باعث می‌شد آنان، یا به گناه بیفتند و یا به­خاطر فقر و ناداری، شرایط سختی را طی کنند، از جمله رسوم موجود در آن دوران بود.[26] ضمن آنکه مردان نیازمند به­ویژه مهاجرین صدر اسلام فاقد سر­پناه بودند، می‌توانستند در فضای باز در محل «صفّه» که برای آنان در نظر گرفته شده بود زندگی کنند. ولی زنان به­ویژه با وجود اراذل و اوباش مدینه که در آیات 59 و 60 سوره احزاب به آنها اشاره شده است، نمی‌توانستند در آن فضای باز و در امنیت و آسایش کامل زندگی کنند. این شکل برای زنان مهاجر دو چندان بود؛ زیرا هم نیازمند بودند و هم به­واسطه جدایی از قبیله خود، در جامعه‌ای که دفاع بسیار اهمیت داشت و افراد برای در امان ماندن، حتماً می‌بایست تحت الحمایه قبیله قرار می‌گرفتند، فاقد حامی و پشتیبان قدرتمند بودند. لذا حمایتگری از زنان بسیار اهمیت داشت و زنان نیز به شدت نیازمند آن بودند.[27] زینب دختر حزیمه و سوده دختر زمعه، همچون سایر همسران،  زنان بیوه‌ای بودند که پیامبر(ص) برای تعلیم اصحاب خود نسبت به حمایت از بیوه زنان، آنان را به عقد خویش درآورد.
یکی دیگر از حکمت‌های تعدد زوجات رسول(ص) این بود که ایشان به این وسیله تلاش کردند تا آموزگارانی برای زنان مسلمان که نیمی از جامعه اسلامی آن زمان را تشکیل می‌دادند، تربیت کنند. به­ویژه آنکه زنان، برخی از احکام مختص به خود همچون حیض، نفاس، امور زناشویی و... را نمی‌توانستند به­واسطه شرم و حیا از شخص پیامبر بپرسند و لذا به­سراغ همسران ایشان می‌رفتند. تعداد روایاتی که از همسران حضرت محمد(ص) نقل شده، حاکی از نقش مهم آنان در تبیین سیره پیامبر(ص) است و لذا یکی از رسالت‌های مهم آنان، تعلیم و تعلم احکامی بوده است که شایسته است زنان بیاموزند و خودشان نیز تعلیم دهند.[28]
 
جمع‎بندی نهایی
در مجموع باید گفت که حتی غیر مسلمانان هم اذعان دارند که شخصیت و کمالات ویژه پیامبر(ص) از او الگویی تمام عیار ساخته است. چه رسد به مسلمانان که اعتقاد به عصمت ایشان از گناه داشته و باور دارند که او؛ حتی مکروه را انجام نمی‌داده و از میان دو مباح، آنچه مصلحت بیشتری دارد را انتخاب می‌کرده است.[29] لذا تعدد همسران، از سوی کسی که تمام هستی خود را در راه اعتلای پاکی و طهارت و در اسلام صرف نموده، جز در ادامه همین مسیر قابل تفسیر نیست،[30] و بنابر آیات سوره تحریم و شواهد تاریخی، نه­تنها موجب آسایش پیامبر نبود؛ بلکه رفتارها و گفتارهای برخی همسران، موجبات آزردگی و رنجش خاطر حضرت را فراهم ساخت.
عصاره آنچه تاکنون پیرامون فلسفه تعدد زوجات رسول الله(ص) گفته شد این است که برای بررسی هر مسأله و پاسخ به هر شبهه‌ای، ناگزیر هستیم خود را در همان اوضاع و احوال قرار دهیم. مقایسه تعدد زوجات در زمان پیامبر که دارای اغراض و کارکردهای خاص خود بود با تعدد زوجات در زمان حاضر صحیح نمی‌باشد.
راحت‌تر شدن زندگی در عصر جدید، مشکلات و سختی‌های زندگی زناشویی را بسیار تقلیل داده است. امروزه، هر یک از زن و مرد به­ راحتی می‌توانند مشکلات خود را مرتفع کنند. به­گونه‌ای که ازدواج و تشکیل خانواده بیش از آنکه برای حمایتگری باشد، به منظور ارضای قوای شهوانی است. این در حالی بوده است که فقر و مشکلات فراوان که حتی موجب می‌شد از ترس آنها، فرزندان خود را بکشند، و نیز جنگ‌های پی‎در‎پی و دشواری‌های زندگی عصر جاهلیت، قابل مقایسه با وضعیت کنونی نبوده است. این عوامل سبب می‌گردید تا ازدواج بیش از هر چیز، جنبه حمایتگری داشته باشد تا ارضای جنسی.
پیامبر اکرم(ص) با وجود مشغله‌های فراوان خود همچون زمامداری حکومت نوپای اسلامی که با تهدیدهای فراوان از جمله بروز 84 جنگ روبه­رو بود و در بسیاری از آنها شخصا حضور داشت، نمی‌توانست از سختی‌های سرپرستی و حمایت از همسران به دور باشد و صرفا با انگیزه­های شهوانی ازدواج کند.
قابل پذیرش نبودن برچسب شهوت‌رانی به محمد امین(ص) را "جان دیون پارت" - نویسنده مسیحی اهل انگلیس - چنین مورد تأکید قرار داده است: «با اینکه زیاد زن گرفتن در عربستان معمول بوده و خلاف اخلاق شمرده نمی‌شد، باید در نظر داشت که محمد از سن 25 سالگی تا 50 سالگی به یک زن، راضی و قانع بود و تا هنگامی که خدیجه زنده بود، زن دیگری نگرفت. در این صورت باید پرسید: آیا ممکن است مردی که توجه زیاد به شهوت‌ دارد، در چنان کشوری که تعدد زوجات، یک عمل عادی شمرده می‌شد، برای مدت «25 سال» به یک زن قانع باشد، آن هم زنی که 15 سال از او بزرگتر باشد».[31]
همچنین باید گفت که ارتقای جایگاه زن و بهبود چشمگیر نحوه نگاه به ازدواج در دوران صدر اسلام و پس از آن، ناشی از مدیریت و رهبری رسول اکرم(ص) بوده است که قطعاً ناشی از رفتارها - و نه صرفاً گفتارهای بدون پشتوانه عمل - و به ­دور از هر گونه تظاهر و  عوام‌فریبی صورت گرفته است.
 
 
مطالب مرتبط:
 
فهرست منابع
1)   قرآن کریم.
2) جان دیون پورت؛ عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، غلامرضا سعیدی (مترجم)، تهران، انتشارات اطللاعات، 1388.
3)   آشنایی، علی محمد؛ چرایی تعدد همسران، پرسمان، ش 20.
4) ابن اثیر، عزالدین ابوالحسن علی بن محمد؛ اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چ اول، 1417ق.
5)   ابن سعد، محمد؛ طبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بی تا.
6)   ابن شهر آشوب، محمد بن علی؛ مناقب آل ابی طالب، بیروت، دار الاضواء، 1405 ق.
7) ابن کثیر، الحافظ ابی الفداء اسماعیل؛ البدایه و النهایه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1408 ق.
8)   اصفهانی، عماد الدین حسین؛ زنان پیغمبر اسلام، نشر محمد، چ 7، 1370.
9)   بلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1394.
10)   بیهقی، احمد بن علی؛ السنن الکبری، بیروت، دارالفکر، بی تا.
11)   پطروشفسکی؛ اسلام در ایران، ت‍رج‍م‍ه‌ ک‍ری‍م‌ ک‍ش‍اورز، تهران، انتشارات پیام.
12)   تقی‌زاده، داوری؛ محمد و دیگران، تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلام، قم، انتشارات شیعه‌شناسی، 1387.
13)   حسامی، فاضل؛ تحریف در حقایق یک کتاب، کتاب زنان، سال 5، ش 20، 1382.
14)   حلبی شافعی، علی بن برهان الدین؛ السیره الحلبیه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی؛
15)   طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1372.
16)   طباطبایی، محمد حسین؛ زن در قرآن، قم، دفتر تنظیم و نشر آثار علامه طباطبایی، چ اول، 1384.
17)   طبرانی، سلمان بن احمد؛ المعجم الکبیر، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا؛
18)   طبری، محمد بن جریر؛ تاریخ طبری، بیروت، دارسویدن، بی تا.
19)   طیبی، ناهید؛ زن در چشم پیامبر، قم، بهشت بینش، چ اول، 1385.
20)   عابدینی، احمد، پیامبر در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت، قسمت سوم، پیام زن،  95ش، 1378.
21)   عابدینی، احمد؛ شیوه همسرداری پیامبر به گزارش قرآن و سنت، تهران، نشر هستی نما، چ 3، 1384.
22)   متقی هندی، علی بن حسام؛ کنزالعمال، بیروت، مؤسسه الرساله، 1409 ق.
23)   مجلسی، محمد تقی؛ بحارالانوار، دار الاحیاء التراث العربی، 1403 ق؛
24)   محلاتی، شیخ ذبیح الله؛ ریاحین الشریعه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بی تا.
25)   مرتضی عاملی، جعفر؛ حدیث الافک، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1400ق.
26)   مشهور بن حسن آل سلمان؛ عنایت النساء بالحدیث النبوی؛
27)   مطهری، مرتضی؛ نظام حقوق زن در اسلام، صدرا؛
28)   معمّر بن مثنی، ابوعبیده؛ ازواج النبی و اولاده، بیروت، دار مکتبه التربیه، 1410ق.
29)   مونتگمری، ویلیام؛ محمد پیامبر و سیاستمدار.
30)   هاشمی بغدادی، محمد بن حبیب المحبر؛ بیروت، دارالافاق الجدید، بی تا.
 


[1] .علامه طباطبایی، محمدحسین، زن در قرآن، ص 587.
[2] .حسامی، فاضل، مقاله تحریف حقایق در یک کتاب، کتاب زنان، سال5، ش 20، به نقل از الابطال، ص 108.
[3] . احزاب / 28.
[4] .عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، چاپ 2، ص 136.
[5] .ر.ک به: مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 292.
[6] .با توجه به اهمیت تعصبات قبیله‌ای و نیز نقش رئیس قبیله به عنوان تصمیم گیرنده و جهت دهنده به تمام امور قبیله از جمله دین و اعتقادات اعضای آن قبیله،خویشاوندی  با بزرگ و ریئس قبیله از طریق ازدواج، بهترین و محکم‌ترین پیمان برای دوستی و صلح بین دو قبیله بود.
[7] .آشنایی، علی محمد، چرایی تعدد همسران، پرسمان، ش 20.
[8] . به طور مثال، «غریّه دختر جابر» از قبیله «بنی ابوبکر بن کلاب» بود که پیامبر پس از عقد او، وی را به خانواده‌اش بازگرداند و تنها دلیل محتمل این ازدواج،‌ ارتباط پیامبر (ص) با آن قبیله و افتخار آنان بر این پیوند بوده است. (ابن اثیر، اسدالغابه، ج2، ص 341).
[9] . برای اطلاع بیشتر از نحوه ازدواج پیامبر (ص) با این دو همسر به منابع زیر مراجعه نمائید: البدایه و النهایه، ج 4، ص 223، طبقات الکبری، ج 8، ص 61.
[10] . بنابر روایتی، پس از آنکه پدر جویریه نزد پیامبر آمد و گفت:‌ همانند دختر من نباید اسیر و کنیز تلقی گردد. پیامبر به درخواست او با جریره ازدواج نمود که تحت تاثیر این پیوند، پدر، برادر و جمعی از خویشاوندان جویریه به اسلام گرویدند (ابن سعد، طبقات الکبری، ج 8، ص 120).
[11] . در برخی گزاراشات تاریخی آمده است که فردی به نام «دحیه کلبی» از پیامبر (ص) تقاضا کرد تا کنیزی از میان اسرا به وی اعطا کند. وی نیز صفیه را برگزید. یکی از مسلمانان به خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: یا رسول الله (ص) «صفیه» سیده دو قبیله «بنی نضیر» و «بنی قریطه» است. بنابراین شایسته است که شما آن را برای خود برگزینید.
[12] . پیامبر (ص): «کریم و بزرگ قومی که به ذلت و سختی افتاده، احترامش کنید» (بحارالانوار، ج 31، ص 133). همچنین ر.ک: به: سنن الکبری، ج 8، ص 168 و مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 207.
[13] .طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 102 به نقل از سهیلی، روض الانف، ج 7، ص 104؛ متقی هندی، کنزالعمال، ح 37609.
[14] .همان، ص 74.
[15] . ر.ک: به: آشنایی، علی محمد، مقاله چرایی تعدد همسران، پرسمان، ش 20.
[16] . ریاحین الشریعه، ج 2، ص 304، البته احتمالاً مهمترین علت این ازدواج را می‌بایست در رنج میمونه از فوت شوهر قبلی خویش و طرد شدن او از سوی اقوام و خویشان مشرکش و در نتیجه، بی‌پناه و بی‌سرپرست ماندنش جستجو کرد. (ازدواج النبی و اولاده، ص 256، و انساب الاشراف، ج 2، ص 82).
[17] . البدایه والنهایه، ج 3، ص 161 و طبقات الکبری، ج 8، ص 44.
[18] . «پطروشفسکی» و«ویلیام مونتگمری» معتقدند که ازدواج پیامبر (ص) با حفصه و عایشه جهت ایجاد پیوند با همرزمان و متحدانی بوده که اتحاد با آنان ضرورت داشته و این ازدواج‌ها موجب استعاری و استحکام روابط شده است. (طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 69  به نقل از: پطروشفسکی، اسلام در ایران، ص 36؛ وات، ویلیام مونتگمری، محمد پیامبر و سیاستمدار، ص 129).
[19] .تصویر خانواده پیامبر (ص) در دایرة المعارف اسلام، ص 96. البته نویسنده در خصوص این ازدواج به ویژه اختلاف سن پیامبر (ص) و عایشه نکاتی بیان نموده که در مقام پاسخ، تنها به برخی از موارد اشاره می‌شود. «بودلی» - اندیشمند شرق‌شناس – می‌گوید: «عایشه با اینکه سن چندانی نداشته است ولی رشد و نموی در حد زنان عرب داشته است. برای دختران عرب، اواخر سال‌های بعد از بیست سالگی، سن کهولت به شمار می‌آمد.» ضمن آنکه پیامبر اکرم (ص)، دخترش فاطمه را که محبوب‌ترین فرد در نزد او بود (المعجم الکبیر، ج 22، ص 403) در همین سن به ازدواج حضرت علی (ع) درآورد. از خواستگاران زیادی که برای ازدواج با حضرت زهرا (س) به پیامبر مراجعه نمودند و همچنین خواستگاری «جبیر بن مطعم» از عایشه و پیش رفتن تا چند قدمی مرحله ازدواج پیش از مطرح شدن ازدواج عایشه با پیامبر (ص)، نشان می‌دهد که سن 9 سالگی، کاملاً به عنوان سن ازدواج در جامعه عرب آن دوران به واسطه شرایط جغرافیایی و فرهنگی، پذیرفته شده بود. (سیره حلبی، ج 2، ص 205، تصویر خانواده پیامبر در دایره المعارف اسلام، ص 81). از سوی  دیگر، ازدواج با اسوه اخلاق حسنه و تجلی هویت و کرامت بخشی به زن، آرزو و رؤیایی بود که غیر مسلمانان نیز آن را در خواب نمی‌دیدند. چه رسد به دخترک با هوش و زیرک مدینه که بسیار بزرگتر از سن خودش رفتار می‌نمود. لذا هیچ عاملی نمی‌تواند موجب ایجاد تصویری منفی از این پیوند گردد.
[20] . طبقات الکبری، ج 8، ص 96، اسدالغابه، ج 5، ص 457.
[21] . اسدالغابه، ج 7، ص 373 و طبقات الکبری، ج 8، ص 90.
[22] . یکی از این سنت‌ها، مذموم بودن ازدواج طبقه اشراف با تهیدست بود که همین مسأله موجب اختلافات آتی زید و زینب و در نهایت طلاق آنها گردید.
[23] . در پاسخ به مطالبی که نویسنده در خصوص این ازدواج بیان کرده، توجه به نکات زیر روشنگر و راهگشاست:
الف- زینب دختر عمه پیامبر (ص) بوده است و ایشان از نزدیک با وی آشنا بوده‌اند. همچنین رسول اکرم شخصا وی را برای زید خواستگاری کرد و چنانچه پیامبر (ص) به دنبال ازدواج با وی بود، با توجه به اشتیاق زینب، هیچ مانعی وجود نداشت( تاریخ طبری، ج 11، ص 608 و المعجم الکبیر، ج 24 ، ص 45) .
ب: پیامبراکرم (ص) پس از شنیدن خبر تصمیم زید برای طلاق زینب، برآشفت و او را از این کار برحذر داشت (احزاب 37 و همچنین ر.ک به: المعجم الکبیر، ج 24، ص 45).
ج:  نویسنده از میان روایات متعدد، آنچه را با مقاصد خود همخوان بوده برگزیده ولی حتی در این روایات ناصحیح که از حیث سند، متن و محتوا از سوی بزرگان اهل سنت و شیعه طرد گردیده (ر.ک به: تصویر خانواده پیامبر (ص) در دایره المعارف اسلام، صص 227 – 217) تأمل نکرده است. اینکه حتی در این روایات مخدوش نیز تصریح گردیده که وقتی پیامبر، زینب را در حالت نیمه عریان دید، سرش را به پایین انداخت و یا وقتی که از سوی زینب به داخل خانه دعوت شد، خودداری کرد و یا وقتی که زید نزد پیامبر آمد و گفت: «شاید او را پسندیده باشید» پاسخ داد که«او را نگه‌دار و از خشم خدا بترس»، همگی نشانگر بی‌اساس بودن اتهام شهوت‌رانی به رسول پاکی‌هاست.
د: پیامبر اکرم (ص) معصوم بوده و حتی لغزش و خطا نیز از او سر نمی‌زند.
هـ: آیات مربوط به این جریان در سوره احزاب نشانگر آن است که خداوند، خود این ازدواج را ترتیب داده است. همچنین به روشنی ذکر شده که زید، دیگر رغبتی به زینب نداشت و مصمم بر طلاق بود. لذا پیامبر (ص) نقشی در این طلاق نداشته است. این آیات تاکید می‌کنند که این ازدواج برای شکستن سنت‌‌های جاهلی صورت گرفته است. (ر.ک: عابدینی، احمد، شیوه‌های همسرداری پیامبر به گزارش قرآن و سنت، ص 96 و 97).
[24] .طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 82 به نقل از صفحه 201 آن کتاب.
[25] . اعراب جاهلی چنانچه کسی با کنیز ادواج می‌نمود او را سرزنش می‌کردند. اسلام با کرامت بخشی به کنیزان،بیان داشت که زن با ایمان – هر چند کنیز باشد – بهتر از زن مشرک است. (زن در قرآن، ص 135) اینکه ماریه پس از خدیجه، تنها همسری بود که از پیامبر فرزند آورد، حسادت برخی زنان را برانگیخت و آنان برای مبرا کردن خود از نسبت نازایی، تلاش کردند تا با تهمت زنا زدن به ماریه، پیامبر را دارای مشکل در فرزند آوری جلوه دهند. این جریان که «افک» نام دارد، در آیات 26 -11 سوره نور مورد اشاره قرار گرفته است. این رفتار برخی همسران موجب شد تا بنابر روایت امام صادق (ع) پیامبر و حضرت علی برای تنبه تهمت زنندگان و جلوگیری از تکرار این عمل شنیع، به شدت وارد عمل شوند. (برای مطالعه بیشتر ر.ک به: مرتضی عاملی، جعفر، حدیث الافک و ترجمه المیزان، ج 15، ص 146).
[26] . این در حالی بود که طلاق در دوران جاهلیت در مکه رواج داشت و قاعدتا تعداد زنان فاقد شوهر نیز قابل توجه بود. (ابن حبیب، محبر، ص 435).
[27] . ر.ک: عابدینی، احمد، شیوه همسرداری پیامبر به گزارش قرآن و سنت، ص 87 و 88.
[28] .ر.ک: مشهوربن حسن آل سلمان، ابوعبیده، عنایة النساء الی احادیث النبوی و الطیننجی، محمد، الحکمة فی تعدد الزوجات، مجله الازهر،‌جزء‌الثامن و التاسع، مجله تاسع و عشرون.
[29] .عابدینی، احمد، پیامبر در خانه، سازگاری، مهربانی، مدیریت، قسمت سوم، پیام زن.
[30] .رسول اعظم (ص): «هیچ زنی را تزویج نکردم و هیچ یک از دخترانم را به عقد کسی درنیاوردم مگر به حق و وحی آسمانی» (عمادزاده، زنان پیغمبر اسلام، ص 302).
[31]. حسامی، فاضل، تحریف حقایق در یک کتاب،‌به نقل از «عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن» چاپ دوم، ص 138.پیامبر اکرم (ص) چنان متخلق بودند که مکرر پس از ازدواج با ام سلمه، بر او وارد می‌شدند و چون ام سلمه را مشغول شیر دادن به کودکش می‌دیدند. حیا می‌کردند و بر می‌گشتند. تا اینکه برادر رضاعی ام سلمه، یعنی عماد بن یاسر، از جریان مطلع شد و به همین دلیل، برای کودک ام سلمه، ‌زن مرضعه‌ای یافت. حال این رفتار کجا و اتهام از خود بیگانه شدن در مقابل شهوات و تمایلات جنسی کجا؟! (ر.ک: الطبقات الکبری، ج 8، ص 90)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۳:۰۵
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

نام مقاله : نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (2)

نویسنده : حسن مجتبی زاده

چکیده:

در قسمت اول به منظور پاسخ‌گویی به شبهات مطرح در مقاله محمد(ص) و زنان، تلاش کردیم با بیان گوشه‌ای از سجایای اخلاقی و پاکدامنی پیامبر، گزارشی اجمالی از عظمت شخصیتی ایشان ارائه دهیم. پس از بیان شبهات نویسنده در خصوص تغییر روحیات پیامبر به­واسطه وفات خدیجه، در صدد پاسخ‌دهی به آنها برآمدیم. در ادامه به سایر شبهات مطرح شده توسط نویسنده از جمله زیبایی دوستی به عنوان عامل اصلی شکار زنان، تفاوت‌گذاری آن حضرت میان همسران و حرص و ولع پیامبر در به­دست آوردن زنان می‌پردازیم و به اختصار، پاسخ‌هایی ارائه می‌دهیم.
 
مقدمه 
نویسنده مقاله محمد و زنان، در میان سطور مختلف مقاله خویش، تلاش نموده است تا به منظور اثبات شهوت‌رانی پیامبر(ص) به عنوان هدف اصلی ازدواج‌های ایشان، از مصادیقی به عنوان شاهد مدعای خویش بهره جوید. در این بخش تلاش خواهیم کرد تا با جمع‌آوری و ارائه شواهدی برخلاف مدعاهای وی، از طریق همان شیوه وی یعنی استناد به گزاره‌های تاریخی، بی‌اساس بودن تلقی شهوت‌رانی به عنوان فلسفه اصلی ازدواج‌های پیامبر اکرم(ص) را نشان دهیم.
 
زیبایی، عامل اصلی شکار زنان 
نویسنده در ادامه سلسله‌ ادعاهای بی‌اساس خویش مدعی می‌شود که سیره رفتاری پیامبر نشان دهنده بروز عقده‌های شهوانی پیامبر پس از وفات خدیجه(س) است. چنانکه پیامبر را چون شکارچی، در کمین زنان زیبا­روی تصویر می‌کند که در انتخاب شکار خویش، کافی بود هر زنی را برای او وصف کنند تا به خواستگاریش برود. ای کاش نویسنده مقاله «محمد و زنان» شخصیت داستان خویش را کمی متین‌تر و جذاب‌تر تصویر می‌کرد. مشکل این است که محمد داستان او در مقایسه با حضرت محمدی که سخنان و آموزه‌های غیرقابل خدشه او موجود است،‌ بسیار متناقض‌گو و دچار دو شخصیتی است. خواننده‌ای که این حدیث را با این لحن شدید از پیامبر اسلام(ص) شنیده باشد که «هرکس اوصاف زنی را نزد مردی بیان کند و آن مرد فریفته آن زن و مرتکب گناهی شود، شخص وصف کننده در حالی که مشمول غضب خداوند است از دنیا خواهد رفت»،[1] نمی‌تواند این مطلب را هضم کند که اصحابی که حضرت برای آنان این سخنان را نقل می‌کرده، خودشان پیش پیامبر(ص) بیایند و از زیبائی‌های ظاهری و اندام‌های زنان سخن بگویند و او نیز به سخن آنها گوش دهد و سپس به سرعت، به شکار آنان برود![2] برعکس، آنچه در تاریخ موجود است، واکنش تند و شدید حضرت نسبت به افرادی بوده است که از روی شهوت، به توصیف زنان می‌پرداختند.[3]
در وهله­ی بعد، این سؤال به ذهن می‌آید که پیامبری که اکنون قدرت برتر سیاسی و نظامی جزیرة العرب است و چنان جماعتی را شیدای خود ساخته است که برای او از جان و مال خود دریغ نمی‌کنند و همچنین اگر از رسوم غیرقابل انکار قبایل عرب در آن دوران، ابراز محبت و دوستی از طریق تزویج و بخشش زنان زیباروی قبیله است، و آئین او نیز به سرعت خیره کننده‌ای در حال گسترش است، این شکارچی قدرتمند، ثروتمند و محبوب‌ عرب که از ابراز تمایلات شهوانی خود ابائی ندارد، می‌بایست حرم­سراهایی با تعداد زنانی همسان و یا بیش از پادشاهان سرزمین‌های اطراف داشته باشد.
نویسنده خوب است پاسخ دهد که آیا ازدواج با 11 همسر که 9 مورد آن به صورت همزمان بوده و این تعدد همسران درسن 54 تا 61 سالگی آن پیامبر رخ داده و از میان آنها فقط عایشه دختری باکره بوده و برخی از آنان در زمان ازدواج بیش از 50 سال داشته‌اند (آن هم زن 50 ساله آن منطقه جغرافیایی که بسیار مسن‌تر از زنان مناطق معتدل و یا سردسیر بودند) و از همسران قبلی خود دارای چندین فرزند بوده و برخی دیگر، بیش از 2 بار ازدواج نموده بودند، همه آن شکارهای این شکارچی زبردست و تشنه شکار است؟!! و اگر به ادعای نویسنده، وجه مشترک تمام ازدواج‌های حضرت، زیبارویی زنان بوده است، نویسنده خوب است قبل از تأمل مجدد در متون تاریخی، حداقل به عبارات خود در بیان نازیبایی دو تن از همسران (سوده و حفصه) یکبار دیگر رجوع کند!
نویسنده را به تأمل در این نکته دعوت می‌کنیم که مگر نه اینکه شرایط آب و هوایی گرم عربستان، موجب می‌شده است که دختران بسیار زودتر از سایر نقاط رشد یافته و آماده ازدواج شوند و معمولاً پیش از ده سالگی به یک زن کامل تبدیل شوند، پس چگونه ممکن است برای زنان مسن، بیوه و چند بار ازدواج کرده، طراوت و زیبایی خیره کننده و سرمست کننده‌ای باقی مانده باشد؟!
به این جملات توجه کنید:
سوده بنت زمعه دومین همسر پیامبر(ص): «من زنی مسن هستم و دیگر به معاشرت با مردان نیازی ندارم. اما مایلم در زمره همسران شما باشم».[4]
ام سلمه ششمین همسر پیامبر(ص) در پاسخ به خواستگاری حضرت: «سنّ من زیاد است و عیالمندم و در این سن، عار دارم ازدواج نمایم».[5]
همچنین اگر "زینب بنت جحش" هفتمین همسر پیامبر(ص) که دختر عمه رسول خدا(ص) بود و از کودکی کنار پیامبر رشد و نمو کرده بود، علی‌رغم حداقل اینکه بیش از 35 سال از عمرش گذشته بود، باز هم زیبایی رغبت‌انگیزی داشت، چطور پیامبر(ص) پیش از خواستگاری او برای زید (پسر خوانده پیامبر(ص) )، با آنکه می‌توانست،‌ زینب را برای خودش شکار ننمود و این چنین سخاوتمندانه از وی چشم پوشید؟!
مگر نه اینکه پیامبر ترسیم شده در مقاله «محمد و زنان» به شکار زنان زیبارو می‌رفت تا آنان را برای تمتعات جنسی خود مورد استفاده قرار دهد، پس خواستگاری از "ام حبیبه" (یازدهمین همسر پیامبر(ص) ) که در حبشه بود و پیامبر(ص) به وی دسترسی نداشت و معلوم نبود چه زمانی با پیامبر ملاقات خواهد نمود، چه سودی داشت؟!
واقعیت آن است که هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد، پیامبری که آمده است انسان‌ها را به مراتب عالیه معنوی و اخلاقی برساند،[6] چنان اسیر شهوات باشد که از یک طرف، زنان را یاریگر مردان در دینداری بداند[7] و از طرف دیگر، زیبایی زنان مهمترین عامل انتخاب همسر از سوی او باشد.
فارغ از تمام مباحث فوق، چه کسی گفته است که زیبارویی همسر، امری ناپسند است و پیامبر(ص) ‌نیز از آن نهی کرده است؟! اتفاقاً آموزه‌های دینی نه تنها از گزینش همسران زیبا نهی نمی‌کند؛ بلکه آن را یک پایه مهم رضایت جنسی به عنوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در آرامش و استحکام خانواده می‌داند.[8] آنچه که اسلام نفی کرده است، لحاظ کردن زیبایی در همسر به عنوان یکی از ملاک‌های ازدواج نیست؛ بلکه قرار دادن آن به عنوان تنها ملاک است. در همین زمینه پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید:
«هر کس، زنی را به­خاطر دارائیش تزویج کند خداوند او را به خود واگذار می‌نماید و کسی که زنی را به­خاطر زیبائیش تزویج کند در وی چیزی مشاهده خواهد نمود که ناپسندش دارد و هر کس زنی را بخاطر دینداریش تزویج نماید، خداوند آن دو را نیز برایش گرد می‌آورد».[9]
 
تفاوت‌گذاری میان همسران
یکی دیگر از مؤیدات نویسنده برای اثبات انقلاب و تحول در پیامبر(ص) پس از وفات خدیجه(س)، تبعیض قائل شدن ایشان میان همسران می‌باشد. وی مدعی می‌شود که این تبعیض و فرق‌گذاری میان همسران که مایه آبرو­ریزی برای پیامبر(ص) نیز شده بود، به سود زنان زیباروی بوده و موجب شده همسری همچون عایشه، «سوگلی» حضرت گردد و همسری سالخورده همچون "سوده" مطرود شده و مجبور گردد برای آنکه حضرت وی را طلاق ندهد، شب خود را به "عایشه" ببخشد.
البته نویسنده نمی‌تواند خصایص و ویژگی‌های اخلاقی رسول اکرم(ص) از جمله عدالت محوری ایشان[10] را به این وضوح نادیده بگیرد و لذا این اعتراف را می‌کند که موارد نقض نوبت همسران اندک بوده و ایشان عدالت را میان زنان خویش رعایت می‌نمودند ولی دلیل آن، خصلت عدالت پیامبر نبوده؛ بلکه به­واسطه رسم اعراب جاهلیت بوده است. در مقام پاسخ، اولین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد، وجود تناقضات در متن فوق است. نویسنده از یک­سو موارد تبعیض را اندک شمرده و از طرف دیگر آن را (یعنی همان موارد اندک ادعایی را) مایه آبروریزی برای حضرت دانسته (!) و از سوی دیگر در پایان، به صراحت در تناقضی آشکار اعتراف می‌کند که حضرت، عدالت در هم‎خوابگی را رعایت می‌کردند (گرچه آن را ناشی از خصلت عدالت در ایشان نمی‌داند؛ بلکه به­واسطه وجود این رسم از دوران جاهلیت عنوان می‌کند)!
از سوی دیگر، خواننده‌ای که از ابتدا، متن پیش رو را همراهی نموده و با ویژگی‌های شخصیتی، آموزه‌ها و نیز اقدامات رسول مکرم اسلام(ص) آشنا شده باشد،[11] با کمترین تأمل، سستی ادعای تبعیض و ظلم در حق همسران به­واسطه رعایت نکردن حق هم‎خوابگی با آنان و یا داشتن «سوگلی» را معترف خواهد بود.[12] چگونه ممکن است احیا کننده حقوق واقعی زنان و بزرگترین مصلح بشریت که یکی از مهمترین دستاوردهای آئینش بهبود بخشی چشمگیر در عدالت جنسیتی است و آثار آموزه‌ها و رفتارش در تحولات بنیادین در آن عصر و سایر اعصار کاملاً مشهود است، خود اهل تبعیض و ظلم علیه زنان باشد؟!
شیعه و سنی نقل کرده‌اند که پیامبر(ص)، حتی در حالی که مریض بودند، با اینکه حالشان نامساعد بود و نمی‌توانستند حرکت کنند، از اصحاب می‌خواستند ایشان را به منزل همسران ببرند تا حتی در این حال بیماری شدید، عدالت را رعایت کرده باشند و در ایام آخر عمرشان که دیگر نمی‌توانستند از بستر بلند شوند و در منزل یکی از همسران اقامت گزیدند، رضایت و اجازه سایر همسران را کسب کردند.[13]
البته نمی‌بایست این نکته را فراموش کرد که اگر اسلام، شرط تعدد زوجات را رعایت عدالت می‌داند، منظور این نیست که در تمامی‌ جنبه‌ها هیچ­گونه تفاوتی میان همسران گذارده نشود؛ زیرا این امر مقدور نبوده و در برخی موارد از جمله رعایت عدالت در محبّت، از اختیار آدمی خارج است.[14] انسان‌ها به واسطه اختلاف طبایع و سلایق، بصورت غیر­ارادی برخی افراد را بیشتر دوست داشته و از برخی دیگر دوری می‌گزینند. لذا آنچه مهم است این است که در امور ارادی و اختیاری و در حقوق مشترک، ظلم و تبیعضی صورت نگیرد که هیچ یک از گزارشات تاریخی،‌ حکایتی که از آن، چنین ناعدالتی و ظلمی از سوی پیامبر(ص) برداشت شود را نقل نکرده‌اند.
در همین­جا مناسب است ادعای نویسنده در مورد وقوع چندین مرتبه اقدام به طلاق و یا تهدید آن از سوی پیامبر(ص)، نیز مورد بررسی قرار گیرد. وی به صورت مشخص بیان می‌کند که پیامبر چون عاشق زیبایی بود، به­واسطه نازیبایی و پیر شدن و کم رغبت شدن به «سوده»، وی را طلاق داده و یا نیّت طلاق کرده و وی را به آن تهدید می‌نماید که با التماس و تمنای «سوده» و حتی گذشت وی از حق هم‌خوابگی و در عوض، ماندن در زمره همسران رسول، مواجه می‌شود و از تصمیم خود منصرف می‌گردد.
چه خوب بود نویسنده توضیح می‌داد که چگونه مردی که تا این مقدار، زیبایی، جوانی و طراوت برایش مهم است که حاضر است همسرش را صرفاً به­خاطر پیر و فرسوده شدن و نازیبایی طلاق دهد، پس از ازدواج با سوده به عنوان دومین همسر، اقدام به تزویج چندین همسر سالخورده دیگر می‌کند تا مجبور باشد آنها را تحمل نموده و حتی شب‌هایش را میان آنان و همسران جوان­تر به­طور مساوی تقسیم کند و با دست خود، لذت بودن در کنار همسران با نشاط‌تر را از خود سلب کند؟! اصلاً چرا چنین فردی، از همان ابتدا با زنی سالخورده و نازیبا تزویج نموده تا حالا بخواهد او را طلاق دهد؟!
ویژگی‌های سوده در زمان خواستگاری پیامبر از او، همچون فقدان همسر، مورد اذیت و آزار دشمنان قرار گرفتن، بی‌بهره بودن از هر­گونه حامی و مسن بودن او، همگی حاکی از این امر است که پیامبر رحمت(ص) از روی وظیفه اخلاقی و انسانی، وی را به عقد خویش درآورده است. لذا بحث جوانی و زیبایی از همان ابتدا برای پیامبر مطرح نبوده و فردی چنین فداکار، مهربان و اخلاق‌گرا که در آن ایام می‌توانست هر دختر زیباروی عرب را به تزویج خود درآورد، نمی‌تواند چهره‌ای شبیه چهره ترسیم شده در مقاله «محمد و زنان» داشته و عاشق زیبایی و شهوت‌پرست باشد. این مقدار بی‌تدبیری از فردی که نقشی تازه در عالم درافکنده و در زمان ازدواج با سوده، رهبر حکومت اسلامی در مدینه است، چگونه توجیه می‌شود؟!
وی همچنین نگفته است که پیامبری چنین ظالم، خودخواه و هوسران(!)، چطور از این امر خجلت زده نمی‌شد که از یک­سو، همسری که خودش آزادانه انتخاب کرده را با چنین بهانه غیرقابل پذیرشی تهدید به طلاق نماید و از سوی دیگر، بارها در میان مردم سخنرانی نموده و طلاق را مبغوض‌ترین امر در نزد خداوند و عامل به لرزه در آمدن عرش الهی توصیف کند؟![15]
عده‌ای گفته‌اند که چون سن سوده زیاد بود و پذیرای مرد نبود، خودش به پیامبر پیشنهاد کرد که شبی که نوبت اوست، نزد عایشه باشد و فقط عنوان همسری پیامبر(ص) برای او باشد تا در زمره زنان پیامبر(ص) محشور شود.[16] بر فرض پذیرش این مطلب، باز هم ادعای نویسنده مبنی بر طلاق سوده به­خاطر نازیبایی کجا و پیشنهاد رسیدگی بیشتر پیامبر به عایشه جوان، از سوی خود سوده کجا؟![17]
لذا اگر عامل طلاق، پیری و نازیبایی و کم رغبتی نسبت به وی بوده، اصلاً توجیه‌پذیر نمی‌باشد و اگر عامل دیگری همچون آزار و اذیت پیامبر توسط آن همسر بوده است[18] که فلسفه تشریع طلاق برای رهایی از چنین شرایطی است. و در مواردی که چاره‌ای جز طلاق نیست، اسلام نه تنها طلاق راممنوع نکرده است؛ بلکه آن را تجویز نموده است.
ضمن آنکه حضرت تا پایان عمر خویش، هیچ­ یک از زنان خود را طلاق نداده‌اند و این در حالی بوده است که از برخی آنها، آزار و اذیت‌های فراوان دیده است.
 
حرص و ولع پیامبر در به دست آوردن زنان بیشتر
نویسنده مقاله «محمد و زنان» مدعی شده است که خصایصی همچون هوسرانی، سوء استفاده از قدرت و زیبا­­­طلبی موجب شده بود تعداد 11 همسر برای حضرت کم باشد و لذا زنان دیگری (چهار زن که مشهورترین آنها ماریه قبطیه بود) را به عنوان همسر صیغه‌ای به حرمسرای[19] خود ببرد!.
سؤال این است که آیا نویسنده در هنگام نگارش این مطلب، کمی تأمل نکرده بود که پیامبری چنین هوسران و دارای حرص و ولع به زنان،‌ چه لزومی داشت «زن صیغه‌ای» بگیرد؟! و به جعل عنوان صیغه‌ای و دائم و تفاوت‌گذاری میان آنها چه نیازی داشت؟!
ضمن آنکه چه کسی گفته است "ماریه قبطیه" زن صیغه‌ای پیامبر بوده است؟! ‌حتی در منابع شیعی که بنابر معتقدات خود، ازدواج موقت (یا همان «صیغه») را از احکام مترقی شریعت اسلامی دانسته و بر­خلاف نظر اهل سنت آن را جایز می‌دانند، نام ماریه در زمره کنیزان پیامبر اکرم(ص) آمده است نه همسر صیغه‌ای پیامبر![20]
همچنین یکی از افتخارات پیامبر اسلام(ص) این بوده است که زمینه‌ای فراهم نمود تا از ظلم و تعدّی به کنیزان و غلامان جلوگیری شود و مسلمانان هرچه بیشتر به آزادی آنان ترغیب گردند. در آن زمانه، رسول رحمت و مهربانی و بزرگ احیاگر حقوق واقعی زنان، هویت انسانی کنیزان را گرامی داشت و حتی با آنکه خداوند واجب نکرده بود،[21]شب‌های خود را میان همسران و دو کنیز خود (ماریه قبطیه و ریحانه قرطنیه) تقسیم می‌کرد و با آنان، معامله همسران آزاد را می‌نمود.[22]
نویسنده اگر منصف باشد اعتراف خواهد کرد که صفت حرص، صفتی نیست که یک شبه در انسان ایجاد شود و انسان حریص و طمع­کار، 54 سال از دوران جوانی را در زهد و تک­همسری (آن هم در جامعه آن روز که تعدد زوجات رایج بود) نمی‌گذراند. پیامبر(ص) در شرایطی در سال اول هجرت اقدام به آغاز تعدد زوجات نمود که در سال هفتم هجرت یعنی 5 سال پیش از رحلت، تنها 5 همسر داشت که از سال اول تا هفتم، به­تدریج و در سال‌های گوناگون آنها را تزویج کرده بود و همه آنان به جز عایشه، بیوه و اکثر آنان سالخورده بودند.
همچنین کسی حریص در به­دست آوردن چیزی می‌شود که از داشتن آن چیز احساس لذت و مسرت نموده و در عین حال از آن منع شود. پیامبری که هم در گذشته و حتی پیش از ازدواج با خدیجه و هم در شرایط فعلی می‌تواند با دختران برجسته عرب ازدواج نماید و مانعی در سر راه او وجود ندارد، چگونه می‌تواند حریص و طمّاع باشد؟
 
نتیجه‌گیری
در بخش قبلی به اثبات طهارت و پاکی سیمای پیامبر(ص) در دوران جاهلیت پرداختیم و در این قسمت، شبهات نویسنده که بیشتر ناظر به سال‌های پایانی عمر آن حضرت است را مورد واکاوی قرار دادیم. همان‌گونه که به تفصیل بیان گردید، زیبایی و طراوت را با نگاهی به وضعیت سِنّی و نیز سیره‌ی پیامبر(ص) نمی‌توان آن‌گونه که نویسنده ادعا کرده است عامل اصلی و مهم ازدواج‌های رسول‌الله(ص) دانست. از سوی دیگر، رفتار عدالت محورانه آن حضرت و اهتمام ایشان نسبت به حقوق همسران، هرگونه شبهه در خصوص رفتار ناعادلانه‌ی رسول اکرم(ص) با همسرانشان را با چالش جدی مواجه می‌سازد. ادعای نویسنده در نسبت دادن حرص و ولع در به­دست آوردن زنان بیشتر نیز با سیره منقوله از آن حضرت سازگاری ندارد. با توجه به این نکات، نتیجه‌گیری می‎شود که نمی‌توان به فردی که 50 سال از عمرش را به اعتراف خود نویسنده در پاکی غیر­قابل خدشه گذرانده است، با چنین شبهات فاقد استناد و استدلال کافی، ادعای شهوت­طلبی را منتسب کرد.
 
مطالب مرتبط:
 
فهرست منابع
1)   قرآن کریم.
2)   ابن اثیر، علی بن محمد؛ الکامل فی التاریخ، ج2، بیروت، داراحیاء التراث العربی، 1408ق.
3)   ابن حبیب بغدادی، محمد؛ المنمق فی اخبار قریش، حیدرآباد هند، دائره المعارف العثمانیه، 1964م.
4)   ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.
5)   ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی؛ ‌الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی.
6)   ابن سعد، محمد؛ طبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بی‌تا.
7)   ابن کثیر، الحافظ ابی الفداء اسماعیل؛ البدایه والنهایه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1408ق.
8)   ابن هشام، عبدالملک؛ السیره النبویه، بیروت، دارالفکر، 1420ق.
9)   اصفهانی، عماد الدین حسین؛ زنان پیغمبر اسلام، نشر محمد، چ 7، 1370.
10)   بخاری، محمد بن اسماعیل؛ الصحیح، دارالفکر، ج 6، 1410ق.
11)   پاینده، ابوالقاسم؛ نهج‌الفصاحه، سازمان انتشارات جاویدان، چ دوم، 1362.
12)   پژوهشکده تحقیقات اسلامی، بزرگ زنان صدر اسلام، قم، زمزم هدایت، چ 5،‌ بهار 1387.
13)   الجزیری، عبدالرحمن؛ «السنه تعدد الزوجات و ما یترتب علیه من متاعب»، مجله الازهر، ش 12، جزء 9، 1360ق.
14)   زیبایی‌نژاد، محمدرضا؛ «زن و خانواده در بازخوانی سیره پیامبر(ص)»، حوراء، ش 19.
15)   شیخ صدوق، محمدبن علی بن بابویه؛ الخصال، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، 1403ق.
16)   طباطبایی، محمدحسین؛ زن در قرآن، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار علامه طباطبایی، چ اول، 1384.
17)   طبرانی، سلمان بن احمد؛ المعجم الکبیر، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بی‌تا.
18)   طبری، محمدبن جریر؛ تاریخ الطبری، بیروت، دارسیویدن، بی‌تا.
19)   طیبی، ناهید؛ زن در چشم پیامبر، قم، بهشت بینش، چ اول، 1385.
20)   الطیننجی، محمد؛ «الحکمه فی تعدد الزوجات»، مجله الازهر، ش 28، جزء 8 و 9، 1377.
21)   عاملی، شیخ حر؛ وسایل الشیعه، قم، تحقیق و نشر:‌ موسسه آل البیت، 1412ق.
22)   قریشی، سید علی‌اکبر؛ از هجرت تا رحلت، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1380.
23)   کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی، تحقیق: علی اکبر غفاری، چ 3، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388ق.
24)   متقی‌هندی، علی بن حسام؛ کنزالعمال، بیروت، موسسه الرساله، 1409ق.
25)   مجلسی، محمدتقی؛ بحارالانوار، دارالاحیاء التراث العربی، 1403ق.
26)   معتضد، خسرو؛ سیاست و حرمسرا، زن در عصر قاجار، تهران، انتشارات علمی، 1379.
27)   مقریزی، تقی‌الدین احمد بن علی؛ امتاع الاسماع، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1420ق.
28)   نجفی، محمدحسن؛ جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1382.
29)   نوری، میرزا حسین؛ مستدرک الوسایل، قم، موسسه آل البیت، 1407ق.
30)   واقدی، محمدبن عمر؛ المغازی، نشر دانش اسلامی، 1405ق.
31)   ویژه‌نامه تربیت جنسی، فصلنامه تربیت اسلامی،‌ ش 8‌، پائیز 1383.
32)   هیثمی، نورالدین؛ مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالکتاب العربی، 1402ق.
 


[1] .بحارالانوار،‌ح 25380.
[2] . حکایت زیر نشان می‌دهد که نه تنها پیامبر (ص) در مقابل زیبارویی زنان، عنان از کف نمی‌داند بلکه در مقابل، با خرد و تدبیر و از روی مصالح، دست به انتخاب همسر می‌زدند: «ریطه دختر عمره بنت عبدالرحمن، از پیامبر می‌پرسد که چرا از انصار زن نمی‌گیرد. آنها زیبا و دل ربایند. حضرت در جواب می‌فرماید: زنان انصار بر چند همسری مردان ،شکیبا نیستند. دوست ندارم آنان را بر کاری که خوش ندارند وادار کنم» (طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 70 به نقل از ابن سعد، ج 8، ص 205).
نویسنده را به پاسخگویی به این سؤال دعوت می‌کنیم که آیا این جملات می‌تواند از همان شکارچی شهوت‌ران داستان او صادر شده باشد؟! آن مرد هوی‌پرست که طاقت و هوش و صبر خود را در برابر زیبایی زنان از دست داده است، چگونه می‌تواند در مقابل طعمه‌هایی همچون زنان دل‌فریب و زیباروی انصار، چنین عاقلانه و به دور از شهوت تصمیم بگیرد؟!
حقیقتی که نویسنده نخواسته است آن را ببیند این است که جریان کاملاً برعکس این ادعای وی بوده است. واقعیت آن است که زنان زیبا روی فراوانی درخواست ازدواج از پیامبر داشتند ولی ایشان نمی‌پذیرفت (ر.ک: طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، صص 72 و 71). بطور نمونه «صباعه دختر عامر بن قرط»، از زنان زیبا و خوش ترکیب عرب بود که تمایل زیادی برای ازدواج با پیامبر (ص) داشت ولی ایشان نپذیرفت. (ابن حجر، الاصابه، ج8، ص 222 و ابن حبیب بغدادی، کتاب المحقق، ص 227).
[3] . به عنوان نمونه، در حکایات تاریخی آمده است که دو مرد از اهالی مدینه به نام‌های «هویت» و«مانع»، روزی به مردی که عازم مکه بود گفتند: وقتی به طائف رسیدی، به سراغ دختر «غیلان ثقفی» بروید و سپس خصوصیات ظاهری و فیزیکی وی را با تعابیر مستهجنی بیان کردند. به حسب اتفاق، رسول خدا (ص) سخنان آن دو را شنید و در حالی که خشمگین شد و از آنان به عنوان افرادی شرور و شهوتران یاد کرد، آن دو را به منطقه‌ای دور از مدینه به نام «عرایا» تبعید کرد. (کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، ج 5، ص 523 و مقریزی، امتاع الاسماع، ج 1، ص 419).
[4] .ابن سعد، طبقات الکبری، ج 8، ص 41.
[5] .ر.ک: قرشی، سید علی اکبر، از هجرت تا رحلت.
[6] . بعثت الاتمم مکارم الاخلاق، (مستدرک الوسایل، ج11، ص 187، ح 12701).
[7] .«بهترین متاع دنیا، همسر پارسا است» (نهج‌الفصاحه، ح 1601). همسری شایسته که تو را بر دین و دنیا یاری کند بهتر از آن چیزی است که مردم اندوخته‌اند». (نهج‌الفصاحه، ح 2094).
[8] .ر.ک: زیبایی‌نژاد، محمدرضا، مقاله زن و خانواده در بازخوانی سیره پیامبر (ص)، نشریه حوراء ش 19.« ویژه‌نامه تربیت جنسی»، فصلنامه تربیت اسلامی، ش 8، پائیز 1383.
[9]. وسایل الشیعه، ح 25009.
[10] . به طور مثال، پیامبر (ص)، مهریه تمامی زنان را به صورت یکسان و عادلانه (هر یک، چهارصد درهم) قرار داد و تفاوتی میان آنها قائل نشد. (المعجم الکبیر، ج 23، ص 219 والسیره النبویه،‌ج 4، ص 644). همچنین پس از فتح خیبر، به هر کدام از همسران، بطور مساوی صندوق خرما و بیت وسق جو پرداختند (صحیح بخاری، ج 3، ص 68 والبدایه والنهایه، ج 4، ص 228).
[11]. از جمله ویژگی‌های رفتاری پیامبر (ص) که حاکی از عدالت محوری و تکریم همسران می‌باشد، این است که ایشان، صبحگاهان پس از نماز، به حجره‌ یکایک همسران خود سر می‌زدند و از آنان احوال پرسی می‌کردند. (الکامل فی التاریخ، ج2، ص 5).
[12]. شهید مطهری به عنوان یک اسلام‌شناس کامل، در کتاب نظام حقوق زن در اسلام، ص 353، به صراحت می‌گوید که «از نظر اسلام، سوگلی بازی به هر صورت و به هر شکل جایز نیست». شهید مطهری در صفحه بعد این کتاب در پاسخ به ادعای تبعیض پیامبر نسبت به همسران، به نقل یک حکایت تاریخی می‌پردازد که در آن، «عروه بن زبیر» از خاله خویش – عایشه - در مورد رفتار پیامبر با همسرانش سوال نمود. عایشه در جواب چنین گفت: «رسم پیغمبر این بود که هیچ یک از ما را بر دیگری ترجیح نمی‌داد. با همه به عدالت و تساوی کامل رفتار می‌کرد. کمتر روزی اتفاق می‌افتاد که به همه زنان خود سر نزد و احوال‌پرسی و تفقد نکند. ولی نوبت هر کس بود، نسبت به دیگران به احوال‌پرسی قناعت می‌کرد و شب را در خانه آن فرد به سر می‌برد که نوبت او بود. اگر احیاناً در وقتی که نوبت زنی بود، می‌خواست نزد زن دیگر برود، رسماً می‌آمد و اجازه می‌گرفت. اگر اجازه داده می‎شد می‌رفت و اگر داده نمی‌شد نمی‌رفت. من شخصاً اینطور بودم که هر وقت اجازه می‌خواست، نمی‌دادم».
[13] .الطیننجی، محمد، مقاله الحکمه فی تعدد الزوجات، مجله الازهر، ش 28، جزء 8 و 9.
[14] . بطور نمونه، اهل سنت، معتقدند که پیامبر (ص) عایشه را به واسطه کمالات علمی و اخلاقی و عمل به این، بیش از سایر همسران دوست می‌داشتند. (ر.ک: الجزیری، عبدالرحمن، مقاله السنه تعدد الزوجات و مایترتب علیه من متاعب، مجله الازهر، ش12، جزء 9)؛ از نقل‌های گذشته نیز می‌توان استفاده نمود که پیامبر (ص) خدیجه (س) را به واسطه فداکاری‌ها و کرامات اخلاقیش، به صراحت برتر از سایر همسران می‌دانست.
[15] . پیامبر اکرم (ص) : «خداوند طلاق را مبغوض می‌داند.» (کنزالعمال، ج 9، ص 661). «ازدواج کنید و طلاق ندهید زیرا طلاق، عرش خدا را به لرزه درمی‌آورد». (همان) و...
[16] .پژوهشکده تحقیقات اسلامی، بزرگ زنان صدر اسلام، ص 122.
[17] . دانشمندان مسلمان فراوانی به مرسل و غیرقابل استناد بودن روایات مربوط به بخشیدن شب سوده به پیامبر در مقابل انصراف ایشان از طلاق اشاره کرده‌اند. (ر.ک: الاصابه ، ج 4، ص 338، مجمع الزوائد، ج9، ص 246 و جواهر الکلام، ج 31، ص 186).
[18] . از جمله مواردی که به عنوان آزار سوده نسبت به پیامبر (ص) ذکر شده است، تلاش سوده در تحریص پسر عمو و برادرشوهرش بر علیه پیامبر (ص) در جنگ بدر است که موجبات ناراحتی رسول اکرم (ص) و ملامت سوده از سوی ایشان را فراهم نمود. (المغازی، ج1، ص 118 و تاریخ طبری، ج2، ص 460).
[19] . استفاده از واژه «حرمسرا» به واسطه بار معنایی خاص آن که یادآور حرمسراهای برخی پادشاهان ایرانی و حاکمان اموی و عباسی است و در آن صدها زن درخدمت عیاشی شاهان قرار می‌گرفتند، از اوج کینه و عداوت نویسنده نسبت به پیامبر اکرم (ص) حکایت می‌کند. چگونه می‌توان برخی پادشاهان از جمله فتحعلی شاه قاجار که دارای حرمسرای یکصد هزار نفره بوده است را با پیامبر اسلام (ص) مقایسه کرد و واژه حرمسرا را برای هر دو به کاربرد؟! (ر.ک به: سیاست و حرمسرای زن در عصر قاجار، ص 156 و 159). اصولاً زنان پیامبر (ص) دارای خانه‌های مجزایی بوده‌اند و در یک به اصطلاح «حرمسرا» جمع نبوده‌اند، و ثانیاً، مغرض‌ترین تاریخ‌نویسان نیز داشتن حرمسرا و زنان دائم یا صیغه‌ای که در آن زمینه تمتعات جنسی پیامبر (ص) را فراهم آورند، کوچکترین سخنی نگفته‌اند و پیامبر (ص) را از تهمت ‌زن‎بارگی و عیاشی، به کلی مبرّا و پیراسته دانسته‌اند.
[20] .ر.ک به: قرشی، سیدعلی‌اکبر، از هجرت تا رحلت.
[21] .از آیه 24 سوره نساء استفاده می‌شود که خداوند، تقسیم هم‌خوابگی میان کنیزان را تشریع نکرده است . (علامه طباطبایی، محمدحسین، زن در قرآن، ص 300).
[22] .خصال، ج 2، ص 419.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۳:۰۲
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

نام مقاله : نقدی بر مقاله محمد(ص) و زنان (1)

نویسنده : حسن مجتبی زاده

چکیده:

مقاله پیش رو، تلاشی است برای نشان دادن ناجوانمردی حاکم بر هجمه‌های صورت گرفته نسبت به پیامبر اسلام(ص) در یکی از این ساحت‌های غبارآلود تخریب و ترور شخصیت. این مقاله در پاسخ به نوشتاری تحت عنوان «محمد و زنان» که به قلم «شهاب الدمشقی» نگاشته و توسط فردی به نام کیانوش، برگردان و از سوی «آرش بی‌خدا»[1] ارائه شده است، تنظیم گردیده است. محور شبهات نویسنده در این مقاله، موضوع تعدد زوجات پیامبر اسلام(ص) و مسائل مربوط به آن می‌باشد. تلاش شده است در سه قسمت به این مباحث پرداخته شده و سپس جمع‌بندی نهایی ارائه گردد.
در بخش اول، به بررسی سجایای اخلاقی پیامبر در دوران جاهلیت پرداخته و پس از اشاره به وضعیت تعدد زوجات در آن دوران، به دیدگاه اسلام پیرامون این مسأله می‌پردازیم و در پایان، به­منظور پاسخگویی به شبهات نویسنده در خصوص ازدواج‌های نبی مکرم(ص) به این مسأله می‌پردازیم که چگونه پیامبر تا قبل از وفات خدیجه به یک همسر اکتفا نمود و پس از رحلت وی، به تعدد زوجات روی آورد.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۲:۵۶
Seyed Mohammad Alavian