رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

آیا الله شرک را می بخشد؟

يكشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

بسم الله

منبع : پادزندیق

این مطلب، یکی از شصت شبهه مطرح شده در مقاله ی  "شصت تنافض در قرآن" است .(برای دیدن لیست جواب ها اینجا کلیک کنید)

شبهه: شرک بدترین گناهان شمرده میشود، اما به نظر میرسد نویسنده قرآن نتوانسته است در مورد اینکه الله شرک را میبخشد یا نمیبخشد تصمیم قاطعی بگیرد. در (سوره 4 آیه 48، 116) میگوید نمیبخشد و در سوره (4 آیه 153) میگوید میبخشد، ابراهیم با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک میشود (سوره 6 آیه 76-78) اما مسلمانان فکر میکنند که پیامبران گناه نمیکنند.

 

پاسخ:

 

  به صورت خیلی خلاصه اگر بخواهیم پاسخ بدهیم، باید بگوییم، وقتی گفته می شود: نمی بخشم، دو برداشت می توان از آن کرد:

 

1) اگر کسی شرک بورزد، حتی اگر پشیمان بشود و توبه هم بکند، خدا او را نخواهد بخشید.

 

2) اگر کسی شرک بورزد و پشیمان نشود و توبه نکند و به این حال از دنیا برود، خدا او را نخواهد بخشید.   

 

 

  سفسطه ای که تناقضجو به کار برده است، این است که برداشت اوّل را بر آیه تحمیل کرده است، و لذا این مسئله را با آیه 153 سوره 4، در تناقض می بیند!! البته حتی اگر برداشت دوم یک احتمال بود، نیز برای اینکه تناقض برقرار نباشد کفایت می کرد، زیرا در تناقض با هیچ برداشت و احتمال معقولی نمی توان، دو گزاره ی متناقض را در کنار هم قرار داد، ولی اظهر من الشّمس است که منظور قرآن، برداشت دوم است.

 

  قرآن بر رسولی نازل شد، که نخستین مخاطبینش، مشرکین بودند، و آیات بسیاری از قرآن، در دعوت از شرک به توحید هستند، حال آیا به نظر شما معقول است که خدا در حالی مشرکان را به توحید دعوت کند، که حاضر نیست شرک آنها را ببخشد؟! این مسئله ساده ترین و شکّاکانه ترین نگرش به منظور قرآن است، در غیر اینصورت با نگاهی معقولتر، آشکار است که دور از حکمت خداست که انسانها را به خاطر گناهی که بدان خو گرفته اند، نبخشد، حتی اگر توبه کنند.

 

  در آیه 153 سوره 4، بنی اسرائیل مشرک می شوند، ولی بخشیده می شوند، چرا؟ زیرا آنها در همین دنیا پشیمان شدند، و این در داستانهای مشروح مربوط به آنان، در سوره هایی مثل سوره طه، به خوبی دیده می شود.

 

 

  پس خدا شرک را اگر فرد از آن توبه نکند و به همان حال بمیرد، نمی بخشد(در حالی که ممکن است به خاطر آثار ماتأخر اعمال مثل نیکیهای ماندگار فرد که آثارشان بعد از مرگ او نیز ادامه دارد، مثل ساختن مدارس یا درمانگاه، گناهان دیگر او را علیرغم عدم توبه ببخشد)، ولی در داستان بنی اسرائیل توبه آنها در همین دنیا پذیرفته شده است، و لذا هیچ تناقضی در کار نیست.

 

 

توضیحات بیشتر:

 

 

  داستان شرک و بخشایش خداوند در خصوص آن امری روشن  است . تردید و شبهه در خصوص آن یا ناشی از بی اطلاعی از فرهنگ قرآن است و یا ناشی از غرض ورزی دشمنان اسلام ؛ معارف اسلامی حقیقتی یک پارچه و منظومه وار است که باید مجموعه آن را از منابع دینی و عقلی به طور کامل و همخوان به دست آورد . توجه بخشی و جزیره ای به منابع و مفاهیم دینی عامل اصلی اشتباهات و انحرافاتی است که در این زمینه ها رخ می دهد ؛ قرآن کریم هم به عنوان مهم ترین منبع تفکر دینی ما مجموعه ای از تعالیم و آیات است که درک حقیقت مفاهیم و تعالیم دینی از خلال آیات آن تنها در صورتی به نحو کامل و جامع صورت خواهد پذیرفت که این امر به شکل جمع بندی و به ملاحظه همه آیات قرآن و مبانی عقلی و تفسیر و توضیحی که از طرف امامان معصوم در خصوص این آیات آمده صورت بپذیرد.

 

  در زمینه شرک در برخی از آیات تاکید شده  که گناهی است که خداوند از آن درنمی گذرد. بزرگ ترین و سنگین ترین گناه برای بشر محسوب می گردد ؛از نگاه خاص علم دقیق اصول فقه که تنها علم خاص و دقیق تفسیر و تحلیل متون است و عملکردی بسیار گسترده تر از علم هرمنوتیک در جوامع غربی دارد، ظاهر این آیات از اطلاق برخوردار است ، یعنی اگر خداوند می فرماید : "خداوند شرک ورزیدن به خود را نمی بخشد " یعنی به شکل مطلق و دائمی نمی بخشد، نه مشروط به امری مانند توبه نکردن یا هر چیز دیگر .

 

  اما هر اطلاقی ممکن است دارای تقییدهایی هم باشد که این اطلاق و دوام را شکسته، آن را منحصر در مواردی خاص نماید ؛ به عنوان مثال وقتی پدری به فرزندش می گوید " اگر در امتحانات نمره خوبی نگیری، تنبیه می شوی" این تعبیر مطلق است ، اما ممکن است پدر در جای دیگر به فرزندش تاکید کرده باشد که "هیچ گاه به خاطر کاری که تقصیر تو نبوده، تنبیه نمی شوی" ؛ در نتیجه کلام پدر مقید به این قید لفظی می شود که در صورتی نمره کم در امتحان تنبیه را به دنبال دارد که  در این امر مقصر باشی وگرنه تنبیه نخواهی شد.

 

  گاهی هم ممکن است قید تقیید کننده کلام مطلق لفظی نباشد و اصلا به آن تصریح نشده باشد، ولی عقل آن را درک نماید  یا مجموعه شواهد و قرائن آن را برای ما آشکار سازد ، مثلا پدر پس از تهدید اول چیزی نگفته اما کودکداستان ما خوب هم می داند که تنبیه در صورتی است که  مقصر باشد. اگر تقصیری نداشت و مثلا به خاطر بیماری نمره مناسب را نیاورد، تنبیه نخواهد شد ، چون هم با عقل جور در نمی آید و هم رو یه پدرش این گونه نیست ؛ بر همین مبنا باید ببینیم که آیا آیات مطلق در خصوص شرک، قید لفظی یا عقلی دارند یا خیر .

 

  اما در خصوص قرائن لفظی باید گفت با مراجعه اجمالی به آیات قرآن در می یابیم که در کنار این چند آیه آیات متعدد دیگری هم وجود دارد که حکایت از تواب و بخشنده بودن مطلق و بدون قید و شرط دارد. خداوند در جای جای قرآن تاکید می فرماید : «وَ هُوَ الَّذِی یقْبَلُ التَّوْبةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یعْفُوا عَنِ السَّیئاتِ؛ (شوری(42) آیه25) او است که توبه را از بندگانش مى‏ پذیرد و از گناهان در می گذرد.»

 

  با نهایت مهربانی تاکید می کند : «قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ * وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکمْ...؛(زمر (39) آیه و 54) ای بندگان خدا که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید، از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد و به درگاه پروردگارتان انابه کنید».

 

  این دسته از آیات هم دارای عمومیت و اطلاق هستند. در خصوص بخشش و مغفرت الهی استثنایی قایل نشده ،به طور مطلق وعده بخشش گناه و قبولی توبه در آن ها داده شده است . اگر قرار بود که مثلا خداوند توبه همه افراد به غیر از مشرکان را بپذیرد، لازم بود که به نوعی بیان کرده یا مخاطب خود را تنها گنه کاران موحد قلمداد نماید، در حالی که این امر نه با ظاهر این آیات همخوانی دارد و نه با سبک و سیاق و لحن این آیات که در مقام جذب و بازگرداندن همه گنهکاران است .

 

  راهکار جمع بین این دو دسته آن است که بپذیریم آیات توبه همانند قیدی برای آیات مرتبط با بحث شرک هستند ، یعنی خداوند شرک را نمی بخشد مگر آن که فرد از این گناه توبه کرده و به دامان توحید بازگردد .اتفاقا بخش پایانی آیه مورد اشاره هم به روشنی همین امر را تایید می نماید ، زیرا خداوند می فرماید که به غیر از شرک خداوند دیگر گناهان را در مورد هرکه بخواهد می بخشد ، در حالی که در آیات توبه تاکید کرده بود که همه را در صورت توبه خواهد بخشید .

 

  نکته دقیق این آیه همین است که اصولا در مقام بحث از بندگان گنه کاری است که از گناه خود توبه ننموده و بدون توبه به عرصه قیامت وارد شده اند ، در مورد این افراد اگد گناهی غیر از شرک داشته باشند ،ممکن است خداوند از راه هایی مانند شفاعت یا به خاطر اعمال نیک دیگرشان و یا از روی رحمت و مغفرت واسعه  آن ها را مورد بخشش قرار دهد، اما در مورد افرادی که گناه شرک را با خود آورده اند، امید بخششی نیست.

 

  به علاوه همین امر با روایات مرتبط با بحث توبه که در حقیقت تفسیرکننده آیات قرآن است ،مطابقت دارد ، زیرا در روایات تاکید شده :

 

  «التائب من الذنب کمن لا ذنب له؛( بحار الانوار، ج 16، ص 75)کسی که از گناه توبه کند، مثل کسی است که گناهی نکرده است».در واقع فرد توبه کرده دیگر گناهی در نامه اعمال خود ندارد تا در آخرت مورد بررسی قرار بگیرد تا در خصوص بخشیده شدن یا نشدن آن بحث شود ، زیرا با انجام توبه گناه شرک همانند همه گناهان دیگر جای خود را به اعمال صالح داده است و دیگر اثری از آن نیست ، همان طور که اگر فردی با اعمال ناشایست خود نیکی های خود را از بین ببرد ، دیگر عمل صالحی در نامه اعمال خود ندارد که بخواهد در قیامت از پاداش آن سوال کند .

 

  اما شواهد و قرائن عقلی هم وجود دارد که اطلاق آیه عدم بخشایش مشرکرا مقید می نماید و آن هم عبارت است از این حقیقت که مخاطب اصلی خدا و پیامبر در اکثر آیات قرآن مشرکان مکه هستند که سال ها در شرک و بت پرستی غوطه ور بودن و قرآن همه آن ها را با بیانات گوناگون به سوی اسلام و توحید دعوت نموده، از آن ها می خواست تا اسلام آورده رستگار شوند ؛ آیا معقول است بگوییم این همه تلاش رسول خدا برای ایمان آوردن این مشرکان بی فایده و لغو بود ،زیرا ایمان آوردن آن ها هیچ سودی نداشته و همه آن ها به خاطر گناه شرکشان در عذاب خواهند بود؟

 

  اصلا با طرح این ادعا عمده تلاش و کوشش همه انبیا در طول تاریخ که مواجه با توده مردم که به انواع و اقسام شرک ها آلوده بودند، لغو و بی معنا خواهد بود. دلیلی ندارد که خداوند برای مردمی مشرک پیامبری بفرستد تا ایمان بیاورند و از گناه شرک خود توبه کنند اما با این حال مورد بخشش او قرار نگیرند ؛ آیا این با حکمت خداوند هیچ تناسبی دارد؟

 

  پس با توبه و بازگشت هر گناهی آمرزیده می شود. منظور از این که شرک بخشیده نمی شود ، آن است که در حال شرک و نبودن توبه این گناه از او آمرزیده نمی شود، اما وقتی از شرک بیرون آمد و به ایمان رسید، یعنی در حقیقت شرک را رها کرده و به حقیقت توحید رسیده، ایمان او به معنی توبه و پشیمانی از شرک است .قبولی اسلام هر فرد مشرک بهترین دلیل بر بخشش گناه و انحراف شرک او خواهد بود.

 

 

نکته آخر:

 

  امّا اینکه تناقضجو، سعی می کند مدعی شود که ابراهیم(ع) هم مشرک شده است(!)، ناشی از سوءبرداشت عمدی یا سهوی اوست، زیرا از متن آیات نیز به نیکی روشن است که او مشرک نشده است، بلکه با نشستن در بین مشرکین و تظاهر به همراهی با آنان، سعی در نشان دادن ضعف خدایان آنها دارد. هر کس مطالب قرآن در مورد ابراهیم را بخواند به خوبی متوجه می شود که او هرگز مشرک نشده است، که برای جلوگیری از انحراف بحث، بدانها اشاره نمی کنیم، و تحقیق در این مورد به عهده پژوهشگران.

 

  ولی حتّی اگر به فرض محال ابراهیم آن خدایان شرک را پرستیده باشد نیز، چنانکه در خود آیات مشهود است، او به سرعت از پرستش آنان دست کشیده است، و این عمل توبه و بازگشت به توحید است، و لذا درست مثل بخشیده شدن بنی اسرائیل، بخشیده شدن او نیز، هیچ تناقضی با عدم بخشش شرک در معنای دقیق آن(یعنی عدم بخشش در صورت عدم توبه و عدم بازگشت توحید) ندارد.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۴
Seyed Mohammad Alavian

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی