رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تناقض آیات ارث» ثبت شده است

بسم الله

منبع : پادزندیق

این مطلب، یکی از شصت شبهه مطرح شده در مقاله ی  "شصت تنافض در قرآن" است .(برای دیدن لیست جواب ها اینجا کلیک کنید)

 

شبهه:

 (سوره 4 آیه 11-12) و (سوره 4 آیه 176) در مورد قوانین وراثت صحبت میکند. اگر یک مرد فوت شود، و از او سه دختر و دو والد و یک همسر باقی بماند؛ دختران 3/2 سهم، والد ها 3/1 سهم (هردو بر اساس سوره 4 آیه 11) و همسر 8/1 سهم (بر اساس سوره 4 آیه 12) از ارث را دریافت میکند که از میزان ارث بیشتر میشود.

 

مثال دوم، مردی فوت میشود و از او یک مادر و یک همسر و دو خواهر باقی میماند، مادر 3/1 سهم (سوره 4 آیه 11) همسر 4/1 (سوره 4 آیه 12) و خواهران 3/2 (سوره 4 آیه 176) که مجموع آنها 12/15 کل ارث است.

 

 پاسخ:

  سفسطه ای که در این شبهات است این که اسلام طوری برای افراد سهم معین کرده که گاهی ارث کفاف آنها را نمی دهد و این یعنی نعوذ بالله خدا توجه نداشته که با این سهم هایی که تعیین می کند، گاهی ارث کفاف نمی دهد و یا نعوذ بالله خدا عالم به همه چیز نیست یا قرآن از جانب خدای عالم به همه چیز نیست و گر نه نباید این گونه سهم هایی برای افراد معین می کرد مثلا قرآن سهم زن را در صورت بودن فرزند 8/1 و سهم مادر و پدر را در صورت بودن فرزند هر کدام 6/1 و سهم سه دختر در صورت نبودن پسر را 3/2 قرار داده و جمع اینها در صورتی که همه وجود داشته باشند ، می شود 27/24 در صورتی که کل ارث 24/24 است پس می فهمیم یا خدا کمال مطلق نیست یا قرآن کتاب خدا نیست. همینطور در صورتی که وارثان مادر و زن و دو خواهر میت باشند که مادر 3/1 و زن 4/1 و دو خواهر 3/2 می برند و جمع آن می شود 12/15 که از کل ارث بیشتر می شود. آنها گمان کرده اند که قرآن و خدا نعوذ بالله نمی دانسته اند که با این سهم معین کردن ها ، گاهی ارث کفاف نمی دهد و راه حل ارائه نکرده اند و ما که با این مشکل مواجه می شویم، باید راه حلی برایش پیدا کنیم و به همین جهت اهل سنت راه حل داده اند که باید نقص را به نسبت سهم به همه ورثه وارد کرد. آری اگر شارع راه حل ارائه نداده بود این معنا را داشت که از مشکلی که پیش می آید خبر نداشته و این بی خبری و نا آگاهی با ذات حق نمی سازد پس ناچار باید قرآن یا این آیات را از جانب خدا نمی دانستیم ولی خدا که این سهم ها را معین فرموده ، می دانسته که گاهی ارث کفاف سهام ها را نمی دهد و برای آن مواقع راه حل داده است و با دادن راه حل اثبات کرده که کتاب از جانب خدایی نازل شده که به همه چیز علم دارد.

 

    امامان که مفسران و تبیین کنندگان قرآن هستند این راه حل خدایی را درک کرده و در بیان آن گفته اند که ورثه سه دسته اند : گروهی که در هیچ صورتی سهم معین ندارند مثل پسر و گروهی در یک صورت سهم دارند و در غیر آن صورت سهم حداقل ندارند مثل دختر و خواهر که اگر با پسر و برادر همراه نباشند ، سهم معین دارند و اگر با آنان همراه باشند، سهم معین ندارند بلکه بقیه ارث را بعد از پرداخت حصه صاحب سهم ها - هر چه شد - بین آنان تقسیم می کنند و دسته سوم کسانی هستند که در هر صورت سهم معین دارند و از حد اقلی که برایشان معین شده ، کمتر نمی برند. امامان فرموده اند خداوند با این گونه تقسیم بندی اعلام کرده که وقتی افراد صاحب سهم با هم جمع شدند و مجموع سهام ها از کل ارث بیشتر شد، باید ابتدا سهم افرادی که حداقل سهم برایشان معین شده یعنی همان حداقل را از کل ارث به آنان داد و بعد بقیه ارث را به نسبتی که افراد دیگر سهم می برند بینشان تقسیم کرد مثلا در صورت اول بالا ابتدا باید سهم همسر و پدر و مادر را داد و بقیه به دختران می رسد و در مثال دوم سهم زن و مادر را می دهند و بقیه به خواهران می رسد.

 

 توضیحات بیشتر: برای کسانی که آشنایی به آیات قرآن و تفسیر آن دارند ، این مسئله قابل حل است. قرآن و روایات وارثان را به سه دسته تقسیم کرده اند: وارثانی که هیچ گاه فرض و سهم معین ندارند مثل پسر . وارثانی که گاه سهم معین و فرض دارند و گاه ندارند مثل دختر که اگر تنها باشد و پسر همراه او نباشد ، سهم معین دارد و اگر با پسر همراه باشد ، سهم معین ندارد. وارثانی که همیشه سهم معین دارند مثل زن و شوهر و مادر که همیشه و در هر شکل سهم معین دارند مثلا مادر اگر با فرزند همراه نباشد و حاجب هم نداشته باشد ،یک سوم و اگر حاجب داشته یا با فرزند همراه باشد ، یک ششم ارث می برد .این نوع تقسیم بندی افراد را به مقدم و مؤخر تقسیم می کند .در اجتماع افراد فرض دار و بی فرض ، افراد فرض دار بر افرا د بی فرض مقدم اند و در اجتماع افراد فرض دار هم ، آنها که همیشه فرض دارند بر آنان که در بعض صور فرض دارند ، مقدم اند. کسانی که مخاطب واقعی قرآن هستند ، یعنی پیامبر و به تعلیم ایشان امامان از این ریزه کاری ها با خبرند و این نکته ها را می دانند ، ولی متاسفانه بعد از پیامبر مفسران قرآن به حاشیه رانده شدند. کسانی در مصدرحکومت و تفسیر قرآن قرار گرفتند که صلاحیت نداشتند و از درک این ریزه کاری ها عاجز بودند. این ریزه کاری ها حلال مشکل در صورت های فراوانی هستند که با ندانستن آنها ، مسلمانان وقتی با آن صورت ها مواجه شدند ، نتوانستند راه حل را از قرآن استنباط کنند و به خیال خود به حل مشکل پرداختند. از این جا بود که برای شما و دیگران این سوال پیش آمد که چرا خدا به گونه ای تقسیم نکرده که کم و زیاد نیاید؟ تقسیم ارث با توجه به این که در وارثان احتمالات بی شماری ممکن است پیش آید ، باید از چند راهکار برخوردار باشد تا با توجه به آن راه کارها برای همه صورت های احتمالی جواب داشته باشیم و گمان نکنیم برای صورت هایی جواب ندارد. کسانی که از این راهکارهای قرآنی آگاهی کافی ندارند، گمان می کنند در جاهایی ارث از سهام های پیش بینی شده، کمتر یا بیشتر می شود و در آن موارد قرآن و سنت راهکار نداده و ما باید این موارد را خودمان حل کنیم. ابتدا صورت های مختلفی که ممکن است پیش آید ، مطرح می کنیم تا بدانیم در کدام به نظر آنان اشکال وارد است: صورت اول: وارثان همگی از کسانی اند که هیچ گاه برایشان سهم معین نشده یا در آن صورت پیش آمده ، سهم معین ندارند . مثلا وارثان همه پسر هستند که در این صورت ارث بین آنان به صورت مساوی تقسیم می شود یا پسر و دختر با هم اند که باز هم ارث بین آنان به نسبت پسر دو برابر دختر تقسیم می شود و کم و زیادی نمی ماند تا بخواهیم برایش چاره جویی کنیم. صورت دوم: وارثان مخلوطی از صاحب فرض(سهم معین) و بدون فرض هستند که در این صورت ابتدا سهم صاحبان فرض را می دهند و بقیه را بین افراد بدون فرض تقسیم می کنند . مثلا وارث پسر و دختر و زن و مادر است .در این صورت ابتدا فرض مادر و زن را می دهند و بقیه را بین پسر و دختر تقسیم می کنند . در این صورت هم هیچ مشکلی پیش نمی آید. صورت سوم این است که همه ورثه از کسانی اند که همیشه یا در آن صورت پیش آمده ، فرض معین دارند و جمع فرض ها از کل ارث کمتر می شود . مثلا ورثه عبارتند از دو دختر و پدر و مادر و شوهر ، در این صورت همه فرض دارند ؛ دو دختر دو سوم و پدر و مادر هر کدام یک ششم و شوهر یک چهارم می برد و جمع آنها پانزده دوازدهم است یعنی سه دوازدهم بیشتر از کل ارث . در اینجا ما نمی دانیم برای اینکه مجموع فرض ها از کل ارث بیشتر نشود چه کنیم؟در این جا از نظر مفسران غیر صلاحیت دار بین وارثان فرقی نیست و وارثانی که همیشه فرض دارند، با وارثانی که در آن صورت پیش آمده و بعض صورت های دیگر فرض دارند و در بعضی صورت ها فرض ندارند ، تفاوتی نیست و باید این کمبود را به همه سرشکن کرد . آنان نتوانستند متوجه شوند که وقتی خدا بعض افراد را در همه صورت ها صاحب فرض شمرده و بعض افراد را در در بعض صورت ها صاحب فرض شمرده و در بعض صور دیگر صاحب فرض نشمرده ، از این نحوه تعیین فرض، غرضی داشته و خواسته بین آنان هم تقدم و تاخر قائل شود . گروه اول (آنان که همیشه فرض دارند )را بر گروه دوم ( آنان که در بعض صورت ها فرض دارند و در بعض صور ندارند )تقدم بخشد، هم چنان که بین صاحبان فرض با غیر صاحبان فرض تقدم قال شده بودو صاحبان فرض را بر غیر صاحبان فرض تقدم بخشیده بود . اگر آنان این نکته مهم را درک کرده بودند ، در تقسیم ارث در صورت بالا گرفتار مشکل نمی شدند و ابتدا سهم شوهر و مادر را که همیشه فرض دارند ، پرداخت می کردند و بقیه را بین دو دختر و پدر به نسبت چهار برای دو دختر و یک سهم برای پدر تقسیم می کردند.؛اما متاسفانه آنان به این نکته باریک پی نبردند و به راه حل تراشی پرداختند و نقیصه را به همه ورثه سرشکن کردند .(مساله ای که در فقه "عول نام گرفت و اولین قائل به عول عمر بن خطاب بود.)( کافی ،ج7،ص80.) صورت چهارم این است که همه ورثه از کسانی اند که همیشه یا در آن صورت پیش آمده ، فرض دارند و مجموع فرض ها از کل ارث کمتر است و مقداری اضافه می آید مثلا ورثه دو دختر و پدر می باشند که سهم دو دختر دو سوم و سهم پدر یک ششم است که جمعا می شود پنج ششم و یک ششم اضافه می آید . در این جا هم همان مفسران بدون صلاحیت گفتند بقیه ارث (یک ششم) به آنان نمی رسد و باید آن را به مردان طبقه بعدی داد . این مساله "عَصَبه" نام گرفت. این جا هم مفسران واقعی گفتند ما نمی توانیم با وجود طبقه مقدم ارث را به طبقه مؤخر بدهیم بلکه بقیه را هم بین آنان به تناسب فرضشان، رد می کنیم. بنا بر این با توجه به این که خدا وارثان را سه دسته کرده ، همیشه و در هر صورت افرادی مقدم و افرادی موخر هستند . اگر ما این تقدم و تاخر را رعایت کنیم ،دیگر هیچ گاه ارث کمتر نمی شود و هر گاه هم زیادتر شود ، به فرمان خود خدا و پیامبر باید زیادی را به همان وارثان رد کنیم . حق نداریم با وجود طبقه مقدم، ارث را به طبقه مؤخر بدهیم. پس خداوند طوری برنامه تقسیم ارث را ریخته که هیچ گاه به بن بست نخوریم ،ولی کسانی که توان درک این برنامه را نداشتند ، خود را در بن بست دیدند ، یا جوری بیان کردند که با اشکال برخورد کند. این مسئله از راه دیگر نیز قابل حل است که زیاد و کم نمی آید و به تفسیرهای که گفته شد ، نیاز نیست.به این صورت که ابتدا سهم یکی از افراد از کل سهام داده شود و سهم دیگران از باقی مانده. در این صورت چیزی کم و اضافه نمی آید.

 

پاسخ به مثال اول :فرض کنیم شخصی 100 تومان ارث به جای می گذارد. طبق دستور اسلام ابتدا 8/1 از آن جدا می کنند. می شود 12.5 تومان / 87.5تومان باقی می ماند . حال دو سوم این پول را به دختران می دهیم می شود58.32 تومان . یک سوم باقی مانده هم سهم والدین هست. نه چیزی اضافه می آید نه کم. مشاهده کنید: 5/12+32/58+16/29=99.98 به علاوه 02/0 باقی مانده کسری((بیشتر از دو رقم اعشاری)) =100

پاسخ به مثال دومباز فرض می کنیم شخصی می میرد و 100 تومان ارث باقی می گذارد و از او یک زن و والدین و دو خواهر باقی می ماند. زن 4/1 و والدین3/1 و خواهران3/2 می برند. حال حساب کنیم ببینم درست است یا نه.ابتدا سهم زن را جدا می کنیم 4/1 از 100 تومان می شود 25 تومان. بنابراین 25تومان به زن می دهیم. حالا 75 تومان باقی می ماند.از این 75 تومان 3/1 را به والدین می دهیم یعنی 25 تومان و 50 تومان یعنی 3/2 را به خواهران می دهیم یعنی 50 تومان. با این محاسبه ای که انجام شد نه چیزی کم می آید و نه چیزی زیاد و اشکال وارد نیست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۵
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

نام مقاله : نقد مقاله «حسابرسی عجیب الله»

منبع : پژوهشکده باقر العلوم (ع)

نویسنده : احمد سعد آبادی

 
از دوستی شنیدم که در یکی ازسایت­های ضد دین، نوشته­ای با عنوان «حسابرسی عجیب الله» منتشر شده، به این عنوان که سوره نساء در آیات ( 11 و12 و176 ) در مورد قوانین وراثت صحبت می­کند، و بیانگر سهام هر یک از افراد می­باشد. 
[متن شبهه مطرح شده را مرور می کنیم.]        
  حال اگر بر فرض مثال، مردی وفات کند و از او سه دختر و دو والد و یک همسر باقی بماند، سهم دختران 2/3 و سهم والدها 1/3 و سهم همسر 1/8 از باقی­مانده مال میت می­باشد، با جمع کردن این سهام متوجه می­شویم، مجموع سهام از ماترک میت بیشتر است .
  مثال دیگر اینکه، مردی وفات کند و از او یک مادر و یک همسر و دو خواهر باقی مانده­اند که در این­صورت، سهم مادر 1/3 وسهم همسر 1/4 وسهم خواهران2/3 میباشد که مجموع سهام، از ماترک میت کمتر است و مقداری از اموال میت باقی می­ماند.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۲۲:۵۳
Seyed Mohammad Alavian

بسم الله

این شبهه اولین شبهه از سری شبهات مقاله ی "شصت تنافض در قرآن" است .

این شبهه سوالاتی را راجع به مسئله ارث مطرح می کند و با بیان امثله ای سعی در به تناقض کشیدن آیات ارث دارد.

پاسخ مستقیم این شبهه در منابع زیر موجود است:

1. پژوهشکده باقر العلوم (ع)

          (منبع)

2. پادزندیق

          (منبع)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۲۲:۴۲
Seyed Mohammad Alavian