رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

رحمت للعالمین

جواب به شبهات اینترنتی سایت زندیق

بسم الله

نام مقاله : بازکاوی علل جنگ های رسول خدا(ص) با یهودیان مدینه (1)

منبع : پژوهشکده باقر العلوم (ع)

ویژگی های قوم یهود و اقدامات ناشایست آنها در زمان پیامبر(ص)

 
 
چکیده
در یکی از سایت­های اینترنتی و ضددین، به نوع برخورد پیامبر(ص) با یهودیان مدینه اعتراض شده است. به منظور پاسخ به ایرادهایی که در این خصوص گرفته شده ما در چهار بخش و در واقع در چهار مقاله مجزا ابتدا به « ویژگی­های قوم یهود و اقدامات ناشایست آنها در زمان پیامبر(ص) »،سپس به «علل برخورد رسول خدا(ص) با قبیله بنی­قینقاع»و بعد به «علل برخورد رسول خدا(ص) با بنی­نضیر» و سرانجام به «علل برخورد رسول خدا (ص)با بنی­قریظه» می­پردازیم.
 
الف:ویژگی های قوم یهود
·        پیمان شکنی
  بدون شک یکی از ویژگی­های قوم یهود، پیمان شکنی آنها می­باشد. به گونه­ای که یهود به همین صفت معروف بوده است. ابن ابی الحدید پس از نقل سخن علی(ع) در خصوص مروان بن حکم( که حضرت فرمود: «دست او مانند دست یهودی است که اگر از روبرو بیعت کند، از پشت سر خیانت خواهد کرد.»)[1] می­نویسد: « یهود به خیانت و پیمان­شکنی معروف است.»[2] ابن خلدون نیز در خصوص پیمان­شکنی یهود می­نویسد: «یهود در روزگار عزت و قدرت پیمان خود را با اوس و خزرج شکستند».[3] خداوند متعال نیز بارها یهود را «پیمان شکن» معرفی کرده است. از جمله در آیه 100 و 101 سوره بقره می­فرماید:
«أَوَکُلَّمَا عَاهَدُواْ عَهْدًا نَّبَذَهُ فَرِیقٌ مِّنْهُم بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ * وَلَمَّا جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِیقٌ مِّنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ کِتَابَ اللّهِ وَرَاء ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ»[4]
و مگر نه این بود که [یهود] هر گاه پیمانى بستند، گروهى از ایشان آن را دور افکندند؟ بلکه [حقیقت این است که‏] بیشترشان ایمان نمى‏آورند. و آنگاه که فرستاده‏اى از جانب خداوند برایشان آمد - که آنچه را با آنان بود تصدیق مى‏داشت - گروهى از اهل کتاب، کتاب خدا را پشت سر افکندند، چنان که گویى [از آن هیچ‏] نمى‏دانند.
 
  در منابع تفسیری آمده است: این آیه در مذمت پیمان­شکنی یهود نازل شده است.[5] در حدیثی از امام باقر (ع) که آن را امام حسن عسکری(ع) روایت کرده، آمده است:
«خداوند در این آیه یهود را سرزنش می کند...»[6]
 
   در آیه 83 این سوره نیز از پیمان شکنی بنی اسرائیل با خدا سخن به میان آمده است.[7] بعضی از مفسران آیه 55 و 56 سوره انفال را نیز بر یهود تطبیق داده اند.[8] در این آیات آمده است:
«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لاَ یَتَّقُونَ»[9]
بى‏تردید، بدترین جنبندگان پیش خدا کسانى‏اند که کفر ورزیدند و ایمان نمى‏آورند. همانان که از ایشان پیمان گرفتى ولى هر بار پیمان خود را مى‏شکنند و [از خدا] پروا نمى‏دارند.
 
·        نژاد پرستی و حسادت
  یکی دیگر از خصوصیات منفی یهود که در طول تاریخ هم به این صفت مشهور شده­اند، «نژاد پرستی» آنها می­باشد.[10] این تفکر سبب شده بود آنها نسبت به پیامبراکرم(ص)، که از قریش بود، حسادت بورزند. و ایمان نیاورند.[11] در قرآن کریم و در برخی از آیات به این امر اشاره شده است. در آیه 89 و 90 سوره بقره آمده است:
«وَلَمَّا جَاءهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَکَانُواْ مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْکَافِرِینَ * بِئْسَمَا اشْتَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن یَکْفُرُواْ بِمَا أنَزَلَ اللّهُ بَغْیًا أَن یُنَزِّلُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَآؤُواْ بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ مُّهِینٌ»[12]
و هنگامى که از جانب خداوند کتابى که مؤید آنچه نزد آنان است بر ایشان آمد، و از دیرباز [در انتظارش‏] بر کسانى که کافر شده بودند، پیروزى مى‏جستند؛ ولى همین که آنچه [که اوصافش‏] را مى‏شناختند برایشان آمد، انکارش کردند. پس لعنت خدا بر کافران باد. به چه بد بهایى خود را فروختند که از روی حسات به آنچه خدا نازل کرده بود منکر شدند،[ و گفتند] چرا خداوند از فضل خویش بر هر کس از بندگانش که بخواهد [آیاتى‏] فرو مى‏فرستد. پس به خشمى بر خشم دیگر گرفتار آمدند. و براى کافران عذابى خفت‏آور است.
 
  در آیه 109 همین سوره نیز آمده است:
«وَدَّ کَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یَرُدُّونَکُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِکُمْ کُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»[13]
بسیارى از اهل کتاب -پس از این که حق برایشان آشکار شد- از روى حسدى که در وجودشان بود، آرزو مى‏کردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کارى تواناست.
 
در آیه 54 سوره نساء نیز آمده است:
« أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنَآ آلَ إِبْرَاهِیمَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَآتَیْنَاهُم مُّلْکًا عَظِیمًا »[14]
بلکه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده حسد مى‏ورزند ؛ در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکى بزرگ بخشیدیم.
  
·        بهانه جویی
  یکی دیگر از ویژگی­های منفی قوم یهود، بهانه­جویی­های آنها می­باشد. در سوره بقره و در داستان گاو بنی اسرائیل، به خوبی این ویژگی ترسیم شده است.[15]درخواست رؤیت خداوند از حضرت موسی(ع)،[16]درخواست تنوع خوراکی­ها، [17] در خواست ساختن معبودی جسمانی، [18] درخواست فرود آمدن کتاب از آسمان برای آنها[19] و... سبب شهرت مَثَل معروف «بهانه­های بنی­اسرائیلی» شده است. قرآن کریم به بهانه­جویی­های یهود در زمان رسول خدا(ص) نیز اشاره دارد.[20] واقدی می­نویسد: «مخیریق یهودی از علمای یهود بود. روز شنبه که پیامبر برای جنگ در احد بود، او به یهودیان گفت: به خدا قسم شما می­دانید که او پیامبر است، و نصرت و یاری او بر شما فرض و واجب است.آنها بهانه آوردند که امروز شنبه است...»[21] از دیگر صفات منفی یهودیان می­توان به کینه­جویی­های آنها[22]، ربا خواری، آزمندی به دنیا و...اشاره کرد.[23]
 
ب:اقدامات ناشایست یهود در زمان پیامبر
  موفقیت رسول خدا (ص) در جنگ بدر، اسلام آوردن بسیاری از مشرکان مدینه، اتحاد اوس و خزرج و افزایش قدرت روزافزون مسلمانان، سبب شد یهودیانِ مدینه موقعیت خویش را در مدینه در خطر ببینند. بنابر این آنها دست به اقدامات ناشایستی زدند که در نهایت به ضررشان تمام شد. ما در این جا به برخی از این اقدامات اشاره می­کنیم:
1-  یکی از یهودیان مدینه تلاش کرد بین مسلمانان اوس و خزرج اختلاف ایجاد کند. ابن­هشام می­نویسد: «"شاس بن قیس" یکى از سال­خوردگان یهود که در کفر خویش پایدار، و کینه و عداوت سختى از مسلمین در دل داشت. روزى عبورش به جمعى از مسلمانان که از هر دو تیره اوس و خزرج تشکیل یافته بود، افتاد که دور هم نشسته و مشغول گفتگو هستند، این الفت و دوستى از دو دسته مخالفى که در زمان جاهلیت دشمن خون­خوار همدیگر بودند، بر طبع حسود و دو به هم­زن او سخت ناگوار آمده با خود گفت: به خدا اگر اینان با همدیگر متفق شوند، ما نمى‏توانیم در این سرزمین زندگى کنیم.
  از این رو به یکى از جوانان یهود که همراه او بود دستور داد، تا نزد آنان برود و در مجلس ایشان بنشیند و از جنگ بعاث و سایر جنگ­هائى که در میان اوس و خزرج اتفاق افتاده، سخن به میان آورد و آن روزها را به یاد آنان بیندازد. جوان مزبور به دستور شاس بن قیس عمل کرد و کارى کرد که اوس و خزرج‏ به سخن آمده و به یاد آن زمان افتاده و هر یک سخنى گفتند و به یکدیگر تفاخر ورزیده به روى هم ایستادند، یکى از آنها گفت: اگر مایل باشید آن روز را تجدید کنیم؟! این سخن هر دو طرف را بر سر تعصب آورده گفتند: ما حاضریم، وعده ما با شما در بیرون شهر در «ظاهرة»...
این خبر که به گوش رسول خدا(ص ) رسید. جمعى از مهاجرین را برداشته و به نزد ایشان آمد و در برابر آنها ایستاده، فرمود: اى گروه مسلمانان، خدا را در نظر بیاورید! آیا دوباره به یاد دوران جاهلیت افتاده‏اید؟... این سخنان در اعماق دل آنها اثر کرده به خود آمدند و دانستند که وساوس شیطانى آنان را به روى هم وا داشته و دسیسه دشمنان بوده که می­خواستند دوباره آنان را به جنگ و برادر­کشى وادار کنند. از این رو همگى گریان شده و هر دو دسته یک دیگر را در آغوش کشیدند و به همراه رسول خدا(ص) به شهر باز گشتند.»[24] در این رابطه آیه 105 سوره آل عمران نازل شد:
«وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ »[25]
و چون کسانى مباشید که پس از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد، پراکنده شدند و با هم اختلاف پیدا کردند، و براى آنان عذابى سهمگین است.
 
2-  تغییر قبله (که در سال دوم هجری صورت گرفت و در پی آن، قبله مسلمانان از بیت­المقدس به کعبه برگردانده شد)، یهو د را به شدت عصبانی کرد. آنهایی را که پیش از این مسلمانان را سرکوفت می­زدند که چرا به سوی قبله آنها نماز می­گذارند؟ این بار و با تغییر قبله سخت ناراحت شدند. "سیدجعفر شهیدی" می­نویسد: «با تغییر قبله از بیت­المقدس به مکه پیوند مسلمانان با یهودیان بریده شد و آنان از این جهت خشمگین و ناراحت شدند و آماده کارزار با مسلمانان گردیدند.»[26] ناراحتی یهود از تغییر قبله مسلمانان، به حدی بود که عده­ای از اشراف یهود، نزد رسول خدا(ص) آمدند و از او خواستند تا قبله را به سمت بیت­المقدس بازگرداند. آنان گفتند: اگر قبله را بازگرداند از او پیروی خواهند کرد.[27] در جواب این درخواست خداوند آیه 145 سوره بقره را نازل کرد.[28]دراین آیه آمده است:
«وَلَئِنْ أَتَیْتَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ بِکُلِّ آیَةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَکَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذًَا لَّمِنَ الظَّالِمِینَ»[29]
و اگر هرگونه معجزه‏اى براى اهل کتاب بیاورى [باز] قبله تو را پیروى نمى‏کنند، و تو [نیز] پیرو قبله آنان نیستى، و خود آنان پیرو قبله یکدیگر نیستند، و پس از علمى که تو را [حاصل‏] آمده، اگر از هوس­هاى ایشان پیروى کنى، در آن صورت جدّاً از ستمکاران خواهى بود.
 
3-  عده­ای از یهودیان تصمیم گرفتند به منظور ضربه زدن به اسلام در ابتدای روز مسلمان شوند و در آخر روز مجددا به دین خویش برگشته تا در دلهای مسلمانان ایجاد تردید کنند. خداوند متعال در این خصوص آیه 72 سوره آل عمران را نازل کرد.[30] "علی بن ابراهیم قمی" در روایتی که از امام باقر(ع) نقل کرده، علت این امر را کینه و ناراحتی یهود به خاطر تغییر قبله می­داند.[31]
 
4-   طرح سوال­های پیچیده مذهبی[32] نیز در راستای تضعیف عقاید مسلمانان و ایجاد تردید در ذهن آنها نسبت به اسلام بوده است. هر چند یهود در این قضیه شکست خوردند - چرا که رسول خدا(ص) جواب سوالات آنها را به شایستگی بیان کرد - اما طرح این سوالات و با این اهداف، نشان­گر خباثت باطنی یهود می­باشد.
 
5-  عده­ای از یهودیان تصمیم گرفتند در مجلسی که رسول خدا(ص) بود، حاضر شوند و به جای گفتن کلمه «سلام» از کلمه «سام» که به معنی مرگ می­باشد، استفاده کنند. در این رابطه نیز آیه 26 سوره نساء نازل شد.[33]  
«... وَ إِذا جاؤُکَ حَیَّوْکَ بِما لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ وَ یَقُولُونَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ لَوْ لا یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِما نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمَصیر»[34]
...و چون به نزد تو آیند، تو را بدان چه خدا به آن [شیوه‏] سلام نگفته سلام مى‏دهند و در دلهاى خود مى‏گویند: «چرا به آنچه مى‏گوییم خدا ما را عذاب نمى‏کند؟» جهنّم براى آنان کافى است؛ در آن درمى‏آیند، و چه بد سرانجامى است.
 
6-  در یکی از آیات قرآن کریم، یهود و مشرکان مکه، «أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا» معرفی شده­اند؛ یعنی «دشمن‏ترین مردم نسبت به مؤمنان»، چرا که یهود مشرکان را بر علیه مسلمانان پشتیبانی کردند.[35]
«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا »[36]
مسلّماً یهودیان و کسانى را که شرک ورزیده‏اند، دشمن‏ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهى یافت.
  یهودیان در هر فرصتى دشمنى و عداوت خویش را با مسلمانان آشکار می­کردند و یا به نوعى به آنها زخم زبان می­زدند. مثلا وقتى چند تن از بزرگان ایشان مانند: "عبداللّه بن سلام"، و "ثعلبة بن سعیه" و "اسید بن سعیه"، و "اسد بن عبید" و دیگران مسلمان شدند، گفتند: اینان افرادى انگشت­شمار از اراذل و اشرار ما هستند که به محمد ایمان آورده و مسلمان شده‏اند و اگر از مردمان شریف و اصیل یهود بودند، هرگز دست از دین پدران خویش بر نمی­داشتند و به دین دیگرى نمی­گرویدید، پس خداى تعالى در پاسخ ایشان این آیه را نازل فرمود:
 «لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُون»[37]
«همه اهل کتاب یکسان نیستند طائفه‏اى از آنان در دل شب بتلاوت آیات خدا و نماز مشغولند...»
 
7-  یهودیان قبل از جنگ بدر به تحریض و تحریک بر علیه پیامبر(ص) و مسلمانان پرداختند. یکی از افرادی که مردم(یهود) را بر علیه پیامبر(ص) و مسلمانان تحریک می­کرد، "ابوعفک" بود او با همین هدف بر علیه پیامبر اشعاری سرود. "سالم بن عمیر" نذر کرد که ابو عفک را بکشد یا در این راه کشته شود و سرانجام هم رفت و او را کشت.[38] پس از ابو عفک "عصماء بنت مروان" شروع به عیب جویی از اسلام و مسلمانان کرد و انصار را به خاطر تبعیت از پیامبر سرزنش کرد. در هجو پیامبر شعر گفت و بر علیه پیامبر اشعاری تحریک­آمیز گفت. این کار تا بعد از جنگ بدر ادامه یافت تا اینکه یکی از مسلمانان شبی او را به قتل رساند.[39] در اینکه قتل ابو عفک و عصماء، در تحریک یهود به پیمان­شکنیِ بیشتر، تاثیر داشته است یا خیر، مطلبی در منابع به چشم نمی­خورد. نکته­ای که باید اینجا متذکر شد این است که، یهودیان به جای عبرت­گیری از این وقایع باز هم دست از تحرکات خویش بر نداشتند.
 
حاصل سخن:
  با توجه به مطالبی که بیان شد، سزاوار نبود که یهود با این ویژگی­ها و در مرکز حکومت اسلامی آزاد باشند، هر روز به توطئه علیه مسلمانان مشغول باشند و اقدامی هم علیه آنها صورت نگیرد. یهودیان خود در پیمان­نامه­ای که با پیامبر بسته بودند،[40] متعهد شده بودند که هیچ اقدامی بر علیه رسول­خدا(ص) و مسلمانان انجام ندهند و متعرض آنها نشوند. اما عملا بارها این تعهد را نقض کرده بودند. بنابراین می­بایست با این دشمن، بر اساس احتیاط و عدالت، نه عفو و تسامح برخورد شود.[41] حکومت اسلامی می­بایست قبل از این که با ندامتی بی­فایده روبرو شود، این خطر را رفع کند. حمله به یهودیان بنی­قینقاع و تبعید آنها در واقع براندازی کانون فتنه­ای بود که حکومت نوپای اسلامی را در مدینه تهدید می­کرد. امروزه هم حکومت­ها، اگر در داخل، از فتنه­گری گروهی مطلع باشند، به شدت با آن برخورد می­کنند. در بخش بعدی، تحت عنوان «علل برخورد رسول خدا(ص) با بنی قینقاع» به بررسی علل برخورد پیامبر با این قبیله اشاره می­شود.
 
 
 
مطالب مرتبط:
 
 
 
کتابنامه
1.    قرآن کریم
2.    نهج البلاغة
3.    بلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، بیروت، دارالفکر، 1417ه.ق،اول.
4.  ابن ابی الحدید؛ شرح نهج‌البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی جا، دار احیاء الکتب العربیه، بی تا.
5.  ابن خلدون، عبدالرحمن؛ العبر، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1363، اول.
6.  واقدی، محمد بن عمر؛ المغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1369.
7.    شهیدی، سید جعفر؛ تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، علمی­فرهنگی،1383،دوم.
8.  الامام الحسن العسکری؛ تفسیر الامام العسکری، قم، مدرسه الامام المهدی، 1409ه.ق.
9.    ابن الجوزی؛ زاد المسیر، بیروت، دار الفکر، 1407ه.ق.
10.  صالحی شامی، محمد بن یوسف؛ سبل الهدی و الرشاد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ه.ق.
11.    سیوطی، جلال الدین؛ لباب النقول، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی­تا.
12.    طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان، بیروت، موسسه الاعلمی، 1415ه.ق.
13.    محمد بن سعد؛ الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بی­تا.
14.    ابن ­سید الناس؛ عیون الاثر، بی­جا، موسسه عز الدین، 1406ه.ق.
15.    ابن هشام؛ السیره النبویه، مکتبه محمد علی صبیح و اولاده، بی­جا، 1383.
16.  عاملی، سیدجعفرمرتضی؛ الصحیح من سیره النبی الاعظم، بیروت، دار الهادی، 1415ه.ق،چهارم.
17.    قمی، علی بن ابراهیم؛ تفسیر القمی، قم، موسسه دارالکتاب، 1404ه.ق.
18.    سیوطی، جلال الدین؛ تفسیر الجلالین، بیروت، ذار المعرفه، بی­تا.
19.    شوکانی، محمد بن علی؛ فتح القدیر، بی­جا، علم الکتب، بی­تا.
20.    طوسی، محمد بن حسن؛ التبیان، بی­جا، مکتب العلام الاسلامی، 1409ه.ق، اول.


[1] .أخذ مروان بن الحکم أسیرا یوم الجمل، فاستشفع الحسن و الحسین علیهما السلام إلى امیر المؤمنین علیه السلام فکلماه فیه فخلى سبیله فقالا له: یبایعک یا امیر المؤمنین. قال علیه السلام: او لم یبایعنی بعد قتل عثمان؟ لا حاجة لی فی بیعته، انها کف یهودیة!! لو بایعنی بیده لغدر بسبته!!!. انساب الاشراف، ج2 ص 263.
[2] .شرح نهج‌البلاغه،ج 6، ص 147 .
[3] .العبر، ج1، ص335- 336.
[4] .قرآن کریم، سوره بقره، آیات 100و 101 .
[5]. التبیان، ج1، ص366 و زاد المسیر، ج1، ص103.
[6]. تفسیر الامام العسکری، ص465.
[7]. قرآن کریم، سوره بقره، آیه 83: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلًا مِّنکُمْ وَأَنتُم مِّعْرِضُونَ » و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که: «جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر، و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید، و با مردم [به زبانِ‏] خوش سخن بگویید، و نماز را به پا دارید، و زکات را بدهید»؛ آنگاه، جز اندکى از شما، [همگى‏] به حالت اعراض روى برتافتید.
[8]. تفسیر الجلالین، ص 424 و زادالمسیر، ج3، ص253، فتح القدیر، ج2، ص321.
[9]. قرآن کریم، سوره انفال، آیات 55 و 56 .
[10].در برخی از آیات قرآن کریم به این امر اشاره شده است. و [اهل کتاب‏] گفتند: «یهودى یا مسیحى باشید، تا هدایت یابید»(بقرة،135) و گفتند: «هرگز کسى به بهشت درنیاید، مگر آنکه یهودى یا ترسا باشد»(سوره بقرة، آیه111).
[11]. در جنگ بنی قریظه این ویژگی آنها به خوبی مشهود است.
[12]. همان، آیه 90.
[13].همان، آیه 109.
[14].همان، سوره نساء، آیه 54.
[15].همان، سوره بقره، آیات 67 تا 71.
[16].همان، سوره نساء، آیه 153.
[17].همان، سوره بقره، آیه 61 .
[18].همان، سوره اعراف، آیه 138.­حضرت علی (ع) در جواب یهودی که گفت:« ما دفنتم نبیّکم حتّى اختلفتم فیه.» شما هنوز بدن پیامبرتان را به خاک نسپرده بودید که در مورد جانشین او اختلاف کردید. فرمود: ما درباره پیغمبر اختلاف نکردیم، اختلاف ما درباره دستورى بود که از پیغمبر ما رسیده بود؛ ولى شما هنوز پایتان از آب دریا خشک نشده بود که از پیغمبرتان خواستید که همان اصل اول توحیدتان را زیر پا بگذارید، گفتید براى ما بتى بساز مثل اینها. (نهج البلاغة، حکمت 317).
[19] .قرآن کریم، سورهای نساء، آیه 153 و آل عمران، آیه 183.
[20] .به آیات 153 سوره نساء و 184 سوره آل عمران مراجعه شود.
[21] .المغازی، ص 190 .
[22] .به عنوان نمونه در جریان تغییر قبله، کینه آنان را نسبت به پیامبر و مسلمانان می توان مشاهده کرد.
[23] .به آیات 54 و 161 نساء و 96،109 بقره و... مراجعه شود.
[24] .السیره النبویه،(ابن هشام)ج2،ص396.
[25] .قرآن کریم،سوره آل عمران،آیه 105.
[26] .تاریخ تحلیلی اسلام ص 84 .
[27] .سبل الهدی و الرشاد، ج3 ص 541 .
[28] .مجمع البیان،ج1 ص 424 .
[29] .قرآن کریم،سوره بقرة، آیه 145.
[30] .تفسیر القمی، ج1 ص 105، مجمع البیان، ج1، ص774  .
[31] .تفسیر القمی، ج1، ص 105.
[32] .الطبقات الکبری، ج1، ص138، تاریخ الطبری، ج1، ص15.
[33].لباب النقول، ص189.
[34] .قرآن کریم، سوره مجادلة، آیه 8.
[35] .مجمع البیان، ج3، ص402.
[36] .قرآن کریم، سوره مائده، آیه 82.
[37] .همان، آل عمران،آیه 113.
[38] .الطبقات الکبری، ج2، ص 28و عیون الاثر، ج1، ص 283.
[39] .الطبقات الکبری، ج2، ص27و الثقات، ج1، ص207، سید جعفر مرتضی عاملی معتقد است: در نحوه کشتن عصماء مبالغه صورت گرفته است. این نحوه کشتن با عقل سازگار نیست. الصحیح من سیره النبی الاعظم ج6ص37و 38.
[40] .این پیمان نامه در مقاله بعد که تحت عنوان «علل برخورد رسول خدا (ص)با بنی قینقاع» می باشد، ذکر می شود.
[41] .«آخر الدواء الکَی» آخرین دوا داغ نهادن است.
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۳۱
Seyed Mohammad Alavian

نظرات  (۲)

نظر فوق اشتباه است . مطلبی پزشکی است ظاهرا . آن هم به زبان انگلیسی !

Abnehmen und abnehmen lassen
Manchmal scheint das Abnehmen unerreichbar und schwer zu
erreichen. Nach ein paar Wochen Diät kann die Motivation schwinden, und es kann verlockend sein, aufzugeben. Manche Menschen sind erfolgreich beim Abnehmen. Wie schaffen sie es,
ihr Gewicht zu halten und nicht wieder zuzunehmen? Wie schaffen es diese Menschen, so erfolgreich abzunehmen? Was ist der Trick?

Sich klar definierte Ziele zu setzen, ist einer der wichtigsten Schritte bei der Gewichtsabnahme.
Wollen Sie abnehmen, um in die alten Kleider zu passen, die Sie früher getragen haben, oder sind Ihre Ziele
ehrgeiziger? Möchten Sie sich besser und gesünder fühlen? Sie sollten sich ein Abnehmziel setzen, um sich selbst ein Ziel zu setzen.
Führen Sie Buch über Ihre Fortschritte. Schreiben Sie alles auf, z.

B. die Kalorienzufuhr, die Lebensmittel, die Sie zu sich nehmen,
und die Getränke, die Sie trinken. Achten Sie darauf, dass Sie häufig in Ihr Abnehmtagebuch schreiben und sich nur einmal in der Woche wiegen. Halten Sie in dem Tagebuch
fest, was Sie täglich essen und wo Sie es essen. Wenn Sie aufschreiben, was
Sie essen, können Sie sich besser daran erinnern, gesündere
Entscheidungen zu treffen.
Erlauben Sie sich nicht, Mahlzeiten auszulassen, denn das erhöht nur
die Wahrscheinlichkeit, dass Sie schlechte Entscheidungen in Bezug
auf Lebensmittel treffen. Verhindern Sie, dass
Sie in diese Falle tappen. Planen Sie Ihre Mahlzeiten und
Snacks im Voraus. Nehmen Sie sie mit, wenn Sie nicht zu Hause sind.
Nehmen Sie ab heute Ihr eigenes Mittagessen mit. Das ist nicht nur eine gute
Möglichkeit, Gewicht zu verlieren, sondern spart auch
Geld.
Jeder erfolgreiche und gesunde Plan zur Gewichtsabnahme kombiniert vernünftige Bewegung
und einen ausgewogenen Ernährungsplan. Um die nötige Energie zu gewinnen,
müssen Sie sich jede Woche Zeit für regelmäßigen Sport
nehmen. Wenn Sie sich nicht gerne bewegen, suchen Sie sich körperliche Aktivitäten, die
Ihnen Spaß machen, und führen Sie diese regelmäßig durch.
Gehen Sie mit Freunden spazieren oder gehen Sie in einen Tanzclub.

Auch wenn es offensichtlich ist, hilft es Ihnen, Junkfood zu
vermeiden. Halten Sie Ihre Küche voll mit gesunden Lebensmitteln. Kaufen Sie keine Lebensmittel, von denen Sie wissen, dass Sie
sie nicht essen sollten. Eine einfache Möglichkeit, Junkfood
zu vermeiden, das Ihr Abnehmziel gefährden kann, besteht darin, es gar nicht erst zu kaufen.
Suchen Sie sich einen Trainingspartner, mit dem Sie jederzeit
gemeinsam trainieren können. Wenn Sie nur sich selbst gegenüber
rechenschaftspflichtig sind, können Sie das,
was Sie tun müssen, leicht aufschieben. Sie werden sich gegenseitig motivieren können. Sie können sich auch gegenseitig helfen,
indem Sie hilfreiche Ratschläge geben, bei Bedarf
motivieren und aufmuntern, wenn jemand auf seinem Weg der Gewichtsabnahme
ein Hindernis erreicht.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی